تحلیل تکنیکال یکی از ساده ترین و کاربردی ترین روشها برای پیش بینی و بررسی قیمت آینده یک نماد معاملاتی است. این سبک تحلیلی از نمودارها، اندیکاتورها و الگوهای کلاسیک استفاده میکند تا نقاط ورود و خروج به بازار را پیدا کند. اگر میخواهید معاملات خود را دقیقتر و حرفهای انجام دهید، مطالعه این روش را از دست ندهید.
تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) یا همان تحلیل فنی یکی از روش های تحلیل بازارهای مالی میباشد با توجه به گذشته بازار، سعی میکند آینده بازار را پیش بینی کند. در این روش تحلیلی معامله گران با بررسی نمودار قیمت، خطوط حمایت و مقاومت، الگوهای کندلی و اندیکاتورها به بررسی نماد معاملاتی میپردازند تا قیمت آینده آن را پیش بینی کنند. تحلیل تکنیکال بر سه اصل اساسی استوار است، که هر سه این اصل به این نکته اشاره دارند که تمام اطلاعات مورد نیاز در قیمت فعلی بازار وجود دارد. تحلیل تکنیکال توسط چارلز داو سازنده شاخص داوجونز در اواخر قرن 19 میلادی ایجاد و بعد از آن توسط جان مورفی (John Murphy) به شکل کنونی خود معرفی شد.
تاریخچه تحلیل تکنیکال به قرن 17 میلادی برمیگردد که در آن زمان معاملهگران ژاپنی از نمودارهای شمعی برای تحلیل بازار برنج استفاده میکردند. در اواخر قرن 19، چارلز داو (Charles Dow) با معرفی نظریه داو (Dow Theory)، اصول اولیه تحلیل تکنیکال را پایهگذاری کرد که به شناسایی روندها و پیشبینی حرکات قیمت میپرداخت.
این مفاهیم در اوایل قرن 20 با توسعه الگوهای نموداری و خطوط روند توسط تحلیلگران مختلف گسترش یافت. در دهه 1930، ابزارهای تکنیکال مانند اندیکاتورهای روند و اسیلاتورها معرفی شدند که به معاملهگران کمک میکردند تا سیگنالهای معاملاتی بهتری پیدا کنند. با پیشرفت تکنولوژی و ظهور نرمافزارهای معاملاتی در دهههای اخیر، تحلیل تکنیکال به ابزاری مهم در بازارهای مالی تبدیل شد.
تحلیل تکنیکال برای نمایش قیمت به روشی شماتیک از نمودارها استفاده میشود. با استفاده نمودارها روندها، نقاط بازگشتی و سطوح مهمی مثل حمایت و مقاومت را میتوان مشاهده کرد و بر اساس آن معاملات خود را انجام داد. در بازار فارکس نمودارهای مختلفی وجود دارد که مهمترین آن ها عبارتند از:
این 4 مورد از معروفترین چارت های معاملاتی میباشند که میتوان با قطعیت گفت معروفترین و پر استفاده ترین آن ها نموارد شمعی یا همان کندل استیک است.
الگوهای کلاسیک بخش مهمی از تحلیل تکنیکال میباشند، این الگوها در واقع از همان اصل تاریخ همیشه تکرار میشود بهره گرفته اند. در واقع با توجه به بررسی گذشته بازار متوجه شدیم که الگوهایی وجود دارد که بعد از ایجاد آن ها به احتمال بالا تغییر روند یا ادامه روند اتفاق می افتد.
معروف ترین الگوهای کلاسیک در تحلیل تکنیکال عبارتند از:
این الگوهای کلاسیک اکثر بعد از مشاهده باعث برگشت روند خواهند شد. برای مشاهده کامل الگوهای کلاسیک و پرایس اکشنی فارکس روی مقاله الگوهای کلاسیک در تحلیل تکنیکال کلیک کنید.
اندیکاتور ها در واقع محاسبه گر هایی هستند که با بررسی موارد مختلفی مانند حجم معاملات، قیمت و میزان نوسان به تحلیل و ساده سازی چارت برای ترید میپردازد. اندیکاتور ها به دو دسته متقدم و متاخر تقسیم میشوند که هر کدام در جای مناسب خود باید استفاده شود. معروف ترین اندیکاتورهای تکنیکال عبارتند از:
در تکنیکال میتوان گفت نامحدود اندیکاتور و اسیلاتور وجود دارد، ما در اینجا 7 تا از معروفترین اندیکاتور ها را معرفی کرده ایم.
تحلیل روند با استفاده از تحلیل تکنیکال برای شناسایی جهت حرکت قیمت میباشد تا تریدر بتواند در جهت بازار وارد معامله شود. روندها به سه دسته صعودی، نزولی و خنثی تقسیم میشوند و با ابزارهایی مثل خطوط روند، میانگین متحرک و اندیکاتورهایی مانند ایچیموکو میتوان جهت و قدرت آنها را تشخیص داد.
در بازار های دو طرفه هم میتوانید در روند نزولی و هم روند صعودی به معامله بپردازید ولی در بازار های یک طرفه مثل بورس و اسپات شما فقط میتوانید معامله خرید (Buy) یا لانگ داشته باشید.
حجم معاملات یا والیوم (Volume) در تحلیل تکنیکال میزان حجم معامله شده در پوزیشن های خرید و فروش را در یک بازه زمانی مشخص نشان می دهد، در واقع با استفاده از تحلیل حجم معاملات شما میتوانید قدرت بازار را بسنجید. حجم معاملات در کنار روش های تحلیل تکنیکال قدرت بالایی به تحلیل های شما میدهد. مثلا اگر حجم معاملات در زمان حرکت قیمت افزایش یابد، احتمال ادامه آن روند بیشتر است، ولی کاهش حجم ممکن است نشانه ضعف یا احتمال تغییر جهت بازار باشد. بررسی حجم به تریدرهای حرفه ای کمک میکند تا در لحظات بریک اوت یا شکست، سطوح مهمتر را پیدا کنند و شکست کاذب یا فیک بریک اوت را تشخیص دهند. برای مثال وقتی شکستی که با حجم بالا همراه باشد، معمولا معتبرتر است.
حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال سطوحی هستند که قیمت در آنها واکنش نشان میدهد؛ حمایت سطحی است که در آن تقاضا مانع از افت بیشتر قیمت میشود و مقاومت سطحی است که عرضه مانع از رشد بیشتر قیمت میگردد. این نقاط معمولا از بازگشتهای قیمتی قبلی یا ابزارهایی مثل خطوط روند و فیبوناچی به دست میآیند. تحلیل این سطوح به تریدرها کمک میکند تا زمان مناسب برای ورود یا خروج از بازار را شناسایی کنند. اگر قیمت از این سطوح عبور کند، احتمال ادامه روند وجود دارد، اما اگر بازگردد، نشانهای از تغییر جهت بازار خواهد بود. شناسایی دقیق این نقاط میتواند ریسک معاملات را کاهش داده و تصمیم گیری بهتری فراهم کند.
تحلیل تکنیکال بهترین روش برای شناسایی روندها، نقاط ورود و خروج و پیشبینی حرکتهای آینده قیمت است که به معامله گران کمک میکند تا تصمیمهای دقیقتری بگیرند و ریسک معاملات را کاهش دهند. مزایا تحلیل تکنیکال عبارتند از:
این مزایا نشان میدهد که تحلیل تکنیکال نسبت به دیگر روش های تحلیل بازار فارکس کمی ساده تر است و برای مبتدیان و افراد اسکلپر روشی مناسب شناخته میشود.
تحلیل تکنیکال در بازارهای بدون روند و در لحاظ انتشار اخبار دقت کمتری دارد و سیگنالهای نادرست ارائه دهد. در ادامه معایب تحلیل تکنیکال را بطور کامل بررسی می کنیم:
این معایب نشان میدهند که تحلیل تکنیکال بهتنهایی کافی نیست و باید همراه با مدیریت ریسک و روشهای دیگر استفاده شود تا تصمیم گیریهای دقیق تری گرفته شود.
برای آشنایی با دیگر روش های تحلیلی در فارکس به مقاله انواع تحلیل در بازار فارکس مراجعه کنید.
تحلیل تکنیکال یکی از بهترین روشها برای پیش بینی حرکت قیمتها در بازارهای مالی است. این روش با استفاده از ابزارهایی مانند نمودارها، اندیکاتورها و الگوهای قیمتی به معامله گران کمک میکند روندها را شناسایی کرده و تصمیمات بهتری بگیرند. اگرچه تحلیل تکنیکال در شرایط خاص ممکن است سیگنالهای اشتباهی ارائه دهد، اما با مدیریت ریسک و ترکیب آن با سایر استراتژیها میتوان از آن برای بهبود عملکرد معاملاتی و کاهش ریسک استفاده کرد.
امتیاز خود به این مطلب را ثبت کنید
دیدگاه شما بعد از تایید در سایت نمایش داده خواهد شد