تاریخ به روز رسانی:
۱۴۰۴/۵/۲سبک های معاملاتی مختلف و متفاوتی در بازار های مالی وجود دارد مانند پرایس اکشن، کندل استیک و دیگر روش های معاملاتی که در بین آن ها الگوهای هارمونیک نیز در بین تریدرها بسیار جذاب است. الگوهای هارمونیک که یک سبک معاملاتی وابسته به آشنایی تریدر به فیبوناچی است میتواند برای تحلیل گران بلند مدت و سوئینگ تریدرها یک سبک مناسب و سود آور باشد. در این مقاله بطور کامل الگوهای هارمونیک را بررسی خواهیم کرد.
الگوهای هارمونیک (Harmonic Patterns) در تحلیل تکنیکال به الگوهایی هندسی که براساس نسبت‌های فیبوناچی شکل می‌گیرند و محدوده‌های ادامه یا بازگشت قیمت را مشخص می‌کنند. این الگوها با چهار یا پنج نقطه قیمتی اصلی (X، A، B، C، D) رسم می‌شوند و با اندازه‌گیری دقیق طول حرکت‌ها و مقایسه آن با مقادیر استاندارد فیبوناچی مثل ۰.۶۱۸، ۱.۲۷ یا ۱.۶۱۸ به تحلیل‌گر در شناسایی نواحی مهم قیمت کمک می‌کند. تریدرها با شناسایی درست این ساختارها در ناحیه‌ای به نام PRZ (منطقه بازگشت احتمالی) معامله خرید یا فروش انجام می‌دهند.
الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال به مجموعه ای از الگوهای بازگشتی و ادامه دهنده گفته می‌شود که ساختار آنها بر اساس نسبت های فیبوناچی تنظیم شده است. مدل های اصلی این ساختارها عبارتند از:
در ادامه هر یک از انواع الگو های هارمونیک را بطور کامل بررسی می کنیم:
الگوی AB=CD اولین و شناخته شده ترین الگوی هارمونیک در تحلیل تکنیال است که از دو موج قیمتی مساوی و متقارن تشکیل می‌شود. در این الگو، حرکت AB به‌صورت اصلاحی دنبال می‌شود و پس از آن موج CD با طول و مدت زمانی برابر یا متناسب با AB شکل می‌گیرد.
نسبت‌های رایج فیبوناچی در این الگو شامل اصلاح BC در محدوده 61.8٪ یا 78.6٪ و امتداد CD برابر با AB یا نسبت‌هایی مانند 127.2٪ یا 161.8٪ است. این الگو در انتهای روندها دیده می‌شود و نقطه D را به‌عنوان ناحیه بالقوه برگشت قیمت مشخص می‌کند. AB=CD مبنای شکل‌گیری بسیاری از الگوهای پیچیده‌تر هارمونیک نیز محسوب می‌شود.
الگوی هارمونیک گارتلی (Gartley Pattern) نیز نخستین الگوی هارمونیک شناخته شده است که بر اساس کتاب «سود در بازار سهام» نوشته اچ.ام. گارتلی (H.M. Gartley) معرفی شد. ساختار آن شامل پنج نقطه (XABCD) است که نقطه B روی اصلاح ۶۱.۸ درصد موج XA قرار می‌گیرد و نقطه D روی نسبت ۷۸.۶ درصد اصلاح کل حرکت XA قرار دارد.
معامله‌گران از نقطه D به‌عنوان ناحیه ورود و از نسبت‌های فیبوناچی دیگر برای تعیین حد ضرر و حد سود استفاده می‌کنند. الگوی گارتلی هم در بازارهای رونددار و هم در بازارهای رنج کاربرد دارد.
الگوی هارمونیک پروانه (Butterfly Pattern) ساختاری مشابه گارتلی دارد و فرق این دو در طول موج‌ها است. در این الگو نقطه B روی اصلاح ۷۸.۶ درصد موج XA قرار می‌گیرد و نقطه D از نقطه X عبور می‌کند و به نسبت ۱۲۷ تا ۱۶۱.۸ درصد موج XA می‌رسد.
این ویژگی باعث می‌شود الگوی پروانه بیشتر در پایان روندها دیده شود و به نوعی اخطار پایان حرکت بازار محسوب می‌شود. معامله‌گران از این الگو برای شناسایی نقاط برگشت قوی استفاده می‌کنند.
الگوی هارمونیک خفاش (Bat Pattern) الگوی دیگری است که ساختار آن به گارتلی نزدیک است، اما تفاوت در نسبت‌های فیبوناچی باعث می‌شود رفتار متفاوتی داشته باشد.
در این مدل، نقطه B روی اصلاح ۳۸.۲ تا ۵۰ درصد موج XA قرار می‌گیرد و نقطه D در محدوده اصلاح ۸۸.۶ درصد قرار دارد. الگوی خفاش نسبت به گارتلی محافظه کارانه‌تر است و در نواحی دیده می‌شود که بازار تمایل به اصلاح‌های کوتاه‌تر دارد.
خرچنگ سریع ترین و طولانی ترین ساختار در میان الگوهای هارمونیک به شمار می‌رود. نقطه B روی اصلاح ۳۸.۲ تا ۶۱.۸ درصد موج XA قرار دارد، اما ویژگی اصلی این الگو، طول موج CD است که تا ۱۶۱.۸ درصد یا حتی بیشتر از XA ادامه پیدا می‌کند.
این مدل به دلیل عمق زیاد موج آخر، در بازارهای خبری یا شرایطی که حرکت قیمت غیرمنتظره است کاربرد بیشتری دارد. تریدرها باید در برخورد با مدل خرچنگ (Crab Pattern) دقت بیشتری به مدیریت ریسک داشته باشند.
الگوی هارمونیک کوسه یا شارک (Shark Pattern) ساختاری است که بین دیگر الگوهای هارمونیک تفاوت‌های واضحی دارد. نسبت‌ها در این مدل کمی متفاوت است. موج BC به ۱۱۳ تا ۱۲۰ درصد موج اولیه می‌رسد و نقطه D هم در همان محدوده قرار دارد.
.jpg&w=3840&q=100)
کوسه در نمادهای با حرکت شتاب‌دار بازار شکل می‌گیرد و معامله‌گر باید سریع واکنش نشان دهد از آن برای معاملات کوتاه‌مدت و اسکالپ استفاده می‌شود.
الگو سایفر (Cypher Pattern) در مقایسه با گارتلی و خفاش کمتر در منابع عمومی دیده می‌شود اما بین حرفه‌ای‌ها شناخته‌شده است. نقطه B روی اصلاح ۳۸.۲ تا ۶۱.۸ درصد موج XA قرار می‌گیرد، نقطه C به ۱۱۳ تا ۱۴۱ درصد موج AB می‌رسد و نقطه D روی اصلاح ۷۸.۶ درصد کل موج XC قرار دارد.
این ساختار بیشتر در بازارهای با نقدینگی بالا مثل فارکس یا بازارهای شاخص مورد استفاده قرار می‌گیرد و به دلیل نسبت‌های خاص خود، سیگنال‌های بازگشتی با دقت بیشتری ایجاد می‌کند.
برای شناسایی الگوهای هارمونیک در چارت باید نقاط سقف و کف (High و Low) روی نمودار مشخص شود و ارتباط آنها با خطوط روند یا کانال‌های قیمتی بررسی گردد. سپس باید با توجه به نسبت لگ های مشاهده شده در چارت متوجه شوید چه الگویی در حال تشکیل است و بر اساس آن وارد معامله شوید.
برای افزودن الگوهای هارمونیک در تریدینگ ویو کافی است از منوی سمت چپ نمودار روی گزینه Patterns کلیک کنید و الگوهای هارمونیک را مشاهده کنید.
البته تمام الگوهای هارمونیک در تریدینگ ویو قرار ندارد و فقط الگوهای ABCD، XABCD و سایفر را میتوانید استفاده کنید.
مهم ترین کاربرد الگوهای هارمونیک در معاملات واقعی عبارتند از:
تنظیم نقاط ورود و خروج در الگوهای هارمونیک براساس تشخیص دقیق نقطه D انجام می‌شود، زیرا این نقطه محل احتمالی برگشت بازار به شمار می‌آید. پس از کامل شدن الگو و بررسی نسبت‌های فیبوناچی در موج‌های مختلف، معامله‌گر با توجه به کندل استیک محل ورود را نزدیک به نقطه D انتخاب می‌کند. بهتر است ورود کمی پایین‌تر یا بالاتر از این ناحیه انجام شود تا احتمال فعال شدن معامله در جهت مناسب بیشتر باشد. در کنار آن، توجه به حجم معاملات (Volume) و تایید در چند بازه زمانی هم به تصمیم‌گیری کمک می‌کند.
در تنظیم خروج از معامله، حد ضرر (Stop Loss) معمولا کمی عقب‌تر از نقطه X یا پشت ساختار الگو قرار داده می‌شود. حد سود (Take Profit) نیز با توجه به فیبوناچی Extension، موج‌های قبلی و خطوط حمایت یا مقاومت مشخص می‌گردد. در بسیاری از الگوهای هارمونیک مثل گارتلی یا پروانه، حد سود اول در نسبت ۳۸.۲ درصد و حد سود دوم در ۶۱.۸ درصد موج قبلی تعیین می‌شود. این روش کمک می‌کند تا معامله‌گر هم به شکل مرحله‌ای از معامله خارج شود و هم ریسک را کنترل کند.
الگوهای هارمونیک ساختارهایی هستند که بر پایه نسبت‌های فیبوناچی و نقاط مشخص XABCD شکل می‌گیرند و به معامله گر در شناسایی نواحی برگشت قیمت کمک می‌کنند. این الگوها در بازارهای مالی مثل فارکس، رمزارز و سهام برای تشخیص نقاط ورود و خروج به کار می‌روند و شامل مدل‌هایی مثل گارتلی، پروانه، خفاش، خرچنگ، کوسه و سایفر می‌شوند. برای رسم و تحلیل دقیق آنها، استفاده از فیبوناچی، اندیکاتورهای تخصصی، خطوط روند و بررسی حجم معاملات اهمیت دارد. در نهایت رعایت نکات مدیریت ریسک و تایید الگو در بازه‌های زمانی مختلف، کیفیت معاملات را افزایش می‌دهد.
امتیاز خود به این مطلب را ثبت کنید
دیدگاه شما بعد از تایید در سایت نمایش داده خواهد شد
نظرات حاوی الفاظ رکیک، توهین، شماره تلفن و موبایل، آدرس ایمیل، عقاید سیاسی، نام بردن از مسئولین و امثالهم تایید نمیشود.
هنوز کسی نظری ثبت نکرده!