واگرایی یکی از ابزارهای ساده و کاربردی در تحلیل تکنیکال است که میتواند به شما در شناسایی نقاط بازگشت یا ادامه روند کمک کند. با بررسی اختلاف بین حرکت قیمت و اندیکاتورهایی مانند RSI یا MACD، میتوانید ضعف یا قدرت روند را تشخیص دهید و بهترین زمان برای ورود یا خروج از معاملات را پیش بینی کنید. اگر میخواهید بدانید چگونه این ابزار میتواند معاملات شما را بهبود بخشد، خواندن این مقاله را از دست ندهید.
واگرایی یا دیورژانس (Divergence) در تحلیل تکنیکال زمانی اتفاق میافتد که حرکت قیمت و اندیکاتور تکنیکال مثل RSI یا MACD با یکدیگر همجهت نباشند. این اختلاف جهت میتواند نشانهای از ضعف روند جاری یا احتمال بازگشت قیمت باشد. برای مثال، اگر قیمت در حال افزایش باشد ولی اندیکاتور شروع به کاهش کند، به آن واگرایی نزولی گفته میشود و احتمال برگشت قیمت به سمت پایین وجود دارد. برعکس، اگر قیمت در حال کاهش باشد اما اندیکاتور روند صعودی نشان دهد، واگرایی صعودی شکل میگیرد که ممکن است نشاندهنده بازگشت قیمت به سمت بالا باشد.
انواع واگرایی در تحلیل تکنیکال به دو نوع مختلف تقسیم میشود، انواع واگرایی عبارتند از:
در ادامه به بررسی بیشتر این دو مورد میپردازیم:
واگرایی معمولی (Regular Divergence) زمانی رخ میدهد که قیمت و اندیکاتور در جهتهای مخالف حرکت میکنند و این حالت معمولا نشان دهنده احتمال بازگشت روند است.
واگرایی معمولی به دو نوع صعودی و نزولی تقسیم میشود:
در ادامه دیورژانس مخفی را نیز بطور کامل توضیح خواهیم داد.
واگرایی مخفی (Hidden Divergence) برخلاف واگرایی معمولی، برای تایید ادامه روند استفاده میشود. این نوع واگرایی زمانی اتفاق میافتد که قیمت و اندیکاتور در یک جهت حرکت میکنند اما اندیکاتور نشانههای قویتری از ضعف یا قدرت روند فعلی را نشان میدهد:
بطور کلی تشخیص و استفاده صحیح از واگرایی معمولی و مخفی میتواند به تریدرها کمک کند تا نقاط بازگشت یا ادامه روند را با دقت بیشتری شناسایی کنند و تصمیمات معاملاتی دقیق تری بگیرند. ترکیب این تحلیل با ابزارهای دیگر میتواند قدرت تحلیل تکنیکال را چند برابر کند.
واگرایی به تریدر کمک میکند نقاط احتمالی برگشت یا ادامه روند که ریسک به ریوارد فوق العاده مناسبی دارند را شناسایی کنند. واگرایی معمولی برای پیشبینی بازگشت روند استفاده میشود، در حالی که واگرایی مخفی ادامه روند را تایید میکند. ترکیب تحلیل واگرایی با ابزارهایی مانند خطوط روند یا سطوح حمایت و مقاومت میتواند تصمیمات معاملاتی را دقیقتر کند و به تریدرها در یافتن نقاط ورود و خروج بهتر کمک کند.
برای شناسایی واگرایی کافی است سقفها و کفهای قیمت را با سقفها و کفهای اسیلاتور هایی مانند RSI یا MACD مقایسه کنید. اگر قیمت سقفهای بالاتر بسازد اما اوسیلاتور سقفهای پایینتر را نمایش دهد، این یک واگرایی نزولی است و ممکن است بیانگر شروع روند نزولی باشد.
اگر هم قیمت کفهای پایینتر بسازد ولی اسیلاتور کفهای بالاتر نشان دهد، واگرایی صعودی رخ داده و احتمال بازگشت قیمت به سمت صعودی وجود دارد.
برای تحلیل بهتر، واگرایی را در نزدیکی سطوح حمایت و مقاومت یا در روندهای قوی بررسی کنید. اسیلاتورهایی مانند RSI و MACD ابزارهای ساده و موثری برای شناسایی این تغییرات هستند. همچنین به یاد داشته باشید که واگراییهای کوچک در بازارهای پرنوسان ممکن است سیگنالهای اشتباهی بدهند. ترکیب واگرایی با ابزارهای دیگر مانند خطوط روند میتواند به تصمیمات بهتر و دقیقتر کمک کند.
واگرایی مثبت به واگرایی های صعودی در روندهای نزولی گفته میشود که قیمت کفهای پایینتری بسازد، اما اندیکاتور کفهای بالاتری نشان دهد. این وضعیت معمولا نشانهای از کاهش قدرت فروشندگان و احتمال بازگشت روند به سمت صعودی است. معامله گران با مشاهده این سیگنال میتوانند وارد معاملات خرید شوند و از فرصت بازگشت قیمت استفاده کنند. برای اطمینان بیشتر، ترکیب دیورژانس با ابزارهای دیگر مثل خطوط حمایت و مقاومت پیشنهاد میشود.
واگرایی منفی به واگرایی های نزولی در روندهای صعودی گفته میشود که قیمت سقفهای بالاتری ایجاد کند، اما اندیکاتوری مثل RSI یا MACD سقفهای پایینتری نشان دهد. این واگرایی بیانگر کاهش قدرت خریداران و احتمال بازگشت قیمت به سمت نزولی است. تریدرها با شناسایی این سیگنال میتوانند در زمان مناسب از معاملات خرید خارج شوند یا برای باز کردن معاملات فروش آماده شوند.
واگرایی در هر اندیکاتور متفاوت است که شامل موارد زیر می باشد:
در ادامه واگرایی در هریک از اندیکاتورهای بالا را بطور کامل بررسی می کنیم:
MACD به دلیل توانایی در اندازه گیری مومنتوم یکی از ابزارهای محبوب برای شناسایی واگرایی است.
این اندیکاتور که ترکیبی از قیمت و حجم را بررسی میکند، واگرایی های مشابه RSI را نشان میدهد:
بطور کلی استفاده از واگرایی در اندیکاتورهای مختلف میتواند قدرت تحلیل تریدرها را افزایش دهد. ترکیب واگراییها با دیگر ابزارهای تحلیل تکنیکال، مثل حمایت و مقاومت یا خطوط روند، میتواند دقت تصمیمات معاملاتی را بهبود بخشد و فرصتهای بهتری برای ورود و خروج از بازار فراهم کند.
واگرایی زمانی رخ میدهد که مومنتوم قیمت با حرکت خود قیمت هماهنگ نباشد. مومنتوم قدرت و سرعت حرکت قیمت را نشان میدهد و کاهش آن در حالی که قیمت همچنان در حال صعود یا نزول است، نشاندهنده واگرایی است.
این اختلاف معمولا نشانهای از ضعف روند و احتمال بازگشت قیمت است. به همین دلیل، دیورژانس مستقیما به تحلیل مومنتوم مرتبط است و معامله گران از آن برای پیش بینی تغییرات احتمالی بازار استفاده میکنند.
حال که بطور کامل با تمام ویژگی های واگرایی آشنا شدید به مثال هایی از معاملات موفق با کمک واگرایی توجه کنید:
فرض کنید قیمت جفت ارز EUR/USD در یک روند نزولی است و کفهای پایینتری میسازد. در همین حال، اندیکاتور RSI کفهای بالاتری نشان میدهد که این یک واگرایی صعودی است. این سیگنال نشاندهنده کاهش قدرت فروشندگان و احتمال بازگشت قیمت به سمت بالا است. معامله گر با مشاهده این واگرایی در نزدیکی یک سطح حمایت قوی، وارد معامله خرید میشود و از رشد قیمت سود میبرد.
در روند صعودی جفت ارز GBP/USD، قیمت سقفهای بالاتری ایجاد میکند، اما MACD سقفهای پایینتری نشان میدهد. این واگرایی نزولی بیانگر ضعف خریداران و احتمال شروع یک روند نزولی است. تریدر با شناسایی این سیگنال و در نظر گرفتن یک سطح مقاومت، وارد معامله فروش میشود و از کاهش قیمت سود میگیرد.
برای مطالعه بیشتر درباره همگرایی در تحلیل تکنیکال میتوانید مقاله آن را مطالعه کنید.
واگرایی یا دیورژانس اختلاف بین حرکت قیمت و اندیکاتورهایی مانند RSI یا MACD است که نمایانگر ضعف روند جاری یا احتمال بازگشت آن است. واگرایی معمولی برای شناسایی نقاط بازگشت و واگرایی مخفی برای تایید ادامه روند استفاده میشود. واگرایی با ترکیب خطوط حمایت، مقاومت و سایر اندیکاتورها میتواند دقت تحلیل و معاملات را افزایش دهد. با شناسایی واگرایی در روندهای صعودی یا نزولی و ارتباط آن با مومنتوم، تریدرها میتوانند نقاط ورود و خروج دقیق تری پیدا کرده و از فرصتهای سودآور بهره ببرند.
امتیاز خود به این مطلب را ثبت کنید
دیدگاه شما بعد از تایید در سایت نمایش داده خواهد شد