آیا دوست دارید بدون پیچیدگی و تنها با نگاه به حرکات قیمت، بازار فارکس را تحلیل کنید؟ پرایس اکشن روشی ساده و کاربردی است که به شما کمک میکند رفتار بازار را بهتر درک کنید و معاملات دقیق تری انجام دهید. اگر به دنبال راهی برای شناسایی روندها، نقاط ورود و خروج و گرفتن موقعیت های معاملاتی در فارکس هستید، این مقاله میتواند راهنمای مفیدی برای شما باشد.
پرایس اکشن (price action) روشی برای تحلیل بازار است که تنها بر حرکات قیمت تمرکز دارد و از ابزار یا اندیکاتور استفاده نمیکند. در این روش، معامله گران با بررسی رفتار قیمت روی نمودار حمایت و مقاومت و روندها را شناسایی میکنند تا موقعیت های معاملاتی مناسب پیدا کنند. در این سبک شما با روانشناسی بازار و نحوه حرکت قیمت بهتر آشنا خواهید شد. مزیت اصلی پرایس اکشن در سادگی و کاربرد آن در تمام بازارهای مالی مثل فارکس و سهام است. تریدرها با استفاده از نمودارهای قیمتی و الگوهای کندلاستیک، نقاط ورود و خروج خود را مشخص میکنند. این روش، اگرچه نیاز به تمرین و تجربه بالایی دارد، اما به دلیل سادگی در چارت، وین ریت و ریسک به ریوارد بهتر محبوبترین سبک معاملاتی شناخته میشود.
پرایس اکشن بطور کامل به دو دسته اصلی تقسیم میشود:
در ادامه به معرفی بیشتر هر کدام از موارد ذکر شده میپردازیم:
پرایس اکشن کلاسیک در واقع تحلیل پیشرفته ای از الگوهای کلاسیک و کندل استیک است، در این روش شما باید به ساختار بازار توجه کنید و بعد از آن به دنبال پیدا کردن الگوهای کلاسیک و در آخر به دنبال سیگنال معاملاتی با استفاده از الگوهای کندل استیک باشید.
روش کلاسیک توسط لنس بگز و البروکس به طور پیشرفته تدریس شده است و شما با استفاده از مشاهده دوره این اساتید میتوانید به سبک پرایس اکشن کلاسیک تسلط کامل پیدا کنید.
این روش به شناسایی مناطق عرضه (فروشندگان قوی) و تقاضا (خریداران قوی) تمرکز دارد. در این روش تریدر نقاط مهم برگشتی را با پیدا کردن نقاط عرضه که با نام Supply و نقاط تقاضا با نام Demand شناخته میشوند، به دنبال سیگنال معاملاتی مناسب میگردد. اساتید بسیار زیادی سبک عرضه و تقاضا را آموزش داده اند و همگی آن ها در سبک خود شناخته شده اند، برعکس کلاسیک که نسبتا ساده است.
سبک پرایس اکشن عرضه و تقاضا بسیار گسترده است و اساتید بسیاری برای خود سبک جدیدی تحت این نوع پرایس اکشن معرفی کرده اند. معروف ترین اساتید پرایس اکشن عرضه و تقاضا سم سیدن، آلفونسو مورنو، سعید خاکستر (سبک RTM) و مایکل هادلستون (عرضه و تقاضا ICT) هستند.
ترکیب استراتژی معاملاتی پرایس اکشن و الگوهای شمعی یک ترکیب فوق العاده قوی است، در واقع این دو تکمیل کننده یکدیگر هستند و نمیتوان پرایس اکشن را بدون توجه به الگوهای کندل استیکی بررسی کرد. پرایس اکشن به بررسی حرکات قیمت روی نمودار میپردازد و الگوهای شمعی با نمایش اطلاعاتی مثل قیمت باز و بسته شدن، بالاترین و پایینترین قیمت به معاملهگران کمک میکنند تا روند بازار را درک کرده و نقاط بازگشت یا ادامه روند را شناسایی کنند. الگوهای شمعی مانند چکش، دوجی یا پوشای صعودی و نزولی، بهطور مستقیم احساسات خریداران و فروشندگان را نشان میدهند. ترکیب این الگوها با مفاهیم پرایس اکشن به معاملهگران کمک میکند تا نقاط ورود و خروج دقیقتری پیدا کنند. این ترکیب ساده و موفق است و با تمرین و تجربه میتواند به یک استراتژی سودده برای معامله گر تبدیل شود.
سطوح حمایت و مقاومت در پرایس اکشن نقاطی هستند که قیمت به آنها واکنش نشان میدهد؛ سطح حمایت جایی است که فشار خرید مانع از کاهش بیشتر قیمت میشود و سطح مقاومت نقطهای است که فشار فروش از افزایش بیشتر قیمت جلوگیری میکند. معاملهگران با شناسایی این سطوح میتوانند نقاط ورود و خروج مناسبی برای معاملات خود پیدا کنند.
واکنش قیمت به این سطوح یکی از مهم ترین بخش های تحلیل پرایس اکشن است. اگر قیمت از سطح حمایت یا مقاومت بازگردد، نشانه ادامه روند قبلی است، اما در صورت شکست این سطوح، میتواند تغییر روند را نشان دهد. برای مطالعه بیشتر توصیه میکنیم به مقاله حمایت و مقاومت در فارکس مراجعه کنید.
مزایا معامله با پرایس اکشن عبارتند از:
در ادامه معایب استراتژی پرایس اکشن را نیز بررسی خواهیم کرد.
معایب معامله با پرایس اکشن در بازار فارکس شامل موارد زیر می باشد:
این معایب میتواند برای هر معاملهگری چالشهایی ایجاد کند، اما با کسب تجربه، کنترل احساسات و تمرین مداوم میتوانید به پرایس اکشن مسلط شوید.
پرایس اکشن و تحلیل تکنیکال دو روش محبوب در فارکس هستند، اما روش های بررسی متفاوتی از هم دارند. پرایس اکشن مستقیما به حرکات قیمت توجه میکند و بر اساس الگوها، سطوح حمایت و مقاومت و رفتار بازار را بررسی و تحلیل میکند. اما در تحلیل تکنیکال از ابزارها و اندیکاتور های مختلف مثل RSI و MACD استفاده بسیار زیادی میشود تا روندها، نقاط ورود و خروج و قدرت بازار را شناسایی کند. پرایس اکشن در عین سادگی یکی از سخت ترین روش های تحلیل بازار است و استفاده از آن نیاز به کسب تجربه و آزمون و خطای زیادی دارد ولی در روش تحلیل تکنیکال شما فقط نیاز است بدانید از چه ابزارهایی استفاده کنید و چه سیگنال هایی را برای معاملات دریافت کنید.
مثالهایی از تحلیل پرایس اکشن در بازار فارکس در این مقاله برای شما تهیه کرده ایم که در ادامه آنها را بررسی می کنیم:
این مثال ها به تریدرها کمک میکنند با دقت بیشتری رفتار قیمت را تفسیر کنند و نقاط مناسب برای ورود یا خروج از معاملات را شناسایی نمایند.
تایم فریم مناسب برای پرایس اکشن به سبک معاملهگری شما بستگی دارد. اگر تریدر روزانه هستید و به دنبال فرصتهای کوتاه مدت یا اسکلپ هستید، تایم فریمهای ۱۵ دقیقه، ۳۰ دقیقه یا ۱ ساعته مناسب هستند. در این بازهها میتوانید حرکات سریع قیمت و الگوهای کندلی را شناسایی کنید و نوسانات کوچک بازار را معامله کنید.
برای معامله گران بلندمدت یا سوئینگ تریدر، تایم فریمهای ۴ ساعته و روزانه بهتر است. این تایم فریم ها تصویر واضح تری از روندها نشان میدهند و سیگنالهای دقیق تری با نویز یا همان نوسان کمتر میدهند. بسیاری از معاملهگران حرفهای از ترکیب تایم فریمها استفاده میکنند؛ ابتدا روند اصلی را در تایم فریمهای بالاتر شناسایی میکنند و سپس در تایم فریمهای پایینتر نقاط ورود و خروج را مشخص میکنند.
پرایس اکشن یکی از روشهای ساده و کاربردی برای تحلیل بازار فارکس است که تنها به حرکات قیمت روی نمودار توجه دارد و نیازی به استفاده از اندیکاتورهای پیچیده ندارد. معامله گران با شناسایی الگوهای قیمتی مانند پین بار، انگالفینگ، حمایت و مقاومت و بررسی واکنش قیمت در تایم فریمهای مختلف، فرصت های معاملاتی را شناسایی میکنند. این روش به دلیل وضوح، کاهش شلوغی نمودارها و امکان استفاده در تمامی بازارها، محبوبیت بالایی دارد. با این حال، موفقیت در معامله با پرایس اکشن نیازمند تجربه، تمرین و مدیریت ریسک است، چرا که تحلیل آن به تفسیر ذهنی وابسته بوده و در شرایط خاص بازار یا نوسانات محدود، سیگنالهای قابل اعتمادی ارائه نمی دهد.
امتیاز خود به این مطلب را ثبت کنید
دیدگاه شما بعد از تایید در سایت نمایش داده خواهد شد