تاریخ به روز رسانی:
۱۴۰۴/۶/۳پیوت پوینت یکی از روش های تحلیل تکنیکال برای پیدا کردن سطوح حمایت و مقاومت مهم است. این نقاط مناطقی هستند که قیمت ممکن است از آنها بازگردد یا آنها را بشکند و میتوانند دید واضحتری نسبت به حرکتهای آتی قیمت ارائه دهند. در این مقاله توضیحات کامل درباره انواع، نحوه محاسبه و کاربرد آن گفته شده تا بتوانید یک استراتژی معاملاتی پیوت پوینت مناسب برای خود طراحی کنید.
پیوت پوینت (Pivot Point) سطوح قیمتی مهم در تحلیل تکنیکال است که معاملهگران از آن برای تشخیص جهت حرکت بازار و شناسایی سطوح حمایت و مقاومت استفاده میکنند. این نقاط به تریدرها کمک میکنند تا احتمال برگشت قیمت یا شکست سطوح مهم را پیشبینی کنند، روند صعودی یا نزولی بازار را تشخیص دهند و زمان مناسب برای ورود یا خروج از معاملات را تعیین کنند. پیوت پوینتها به دلیل محاسبه ساده، دقت کافی و ثبات در طول روز، در استراتژیهای مختلف از اسکالپ تا سوئینگ کاربرد دارند.
استراتژی پیوت پوینت بر پایه نقاطی از چارت شکل گرفته که قیمت در آنها بازگشت (ریورس) یا شکست (بریک اوت) انجام میدهد. این استراتژی در بازارهایی با نوسان روزانه بالا کاربرد فراوان دارد و به معاملهگران کمک میکند تا زمان مناسب برای خرید و فروش را شناسایی کنند. همچنین، استفاده از پیوت پوینت در برنامه ریزی معاملات کوتاهمدت و میان مدت، تعیین حد ضرر و مدیریت ریسک نیز بسیار مفید است. محبوب ترین استراتژی های پیوت پوینت عبارتند از:
در ادامه هریک از این روش ها را به طور کامل آموزش خواهیم داد:
استراتژی پیوت پوینت کلاسیک برای معاملات روزانه و کوتاه مدت استفاده میشود. نقطه مرکزی پیوت از میانگین قیمت روز قبل (High, Low, Close) به دست میآید و سطوح حمایت و مقاومت بر اساس اختلاف قیمت بین سقف و کف روز گذشته تعیین میشوند و معاملهگر میتواند با شناسایی این نقاط، موقعیتهای ورود و خروج را تنظیم کند. در استراتژی عملی اگر قیمت بالاتر از پیوت باشد، روند صعودی در نظر گرفته میشود و سطوح مقاومت به عنوان نقاط احتمالی توقف حرکت قیمت عمل میکنند. در مقابل، زیر پیوت، روند نزولی و سطوح حمایت اهمیت بیشتری پیدا میکنند. ترکیب این سطوح با الگوهای کندلی و حجم معاملات، دقت سیگنال را افزایش میدهد.
برای این روش، بهترین نقطه ورود زمانی است که قیمت به سطح حمایت S1 یا S2 نزدیک شده و کندل برگشتی مشاهده شود، در این حالت میتوان وارد معامله خرید شد. برعکس، ورود به معامله فروش زمانی مناسب است که قیمت به سطح مقاومت R1 یا R2 رسیده و نشانهای از بازگشت داشته باشد. حد ضرر برای خرید کمی پایینتر از سطح حمایت و برای فروش کمی بالاتر از سطح مقاومت در نظر گرفته میشود، فاصلهای بین ۵ تا ۱۰ پیپ مناسب است. حد سود اولیه نقطه پیوت مرکزی است و هدف ثانویه سطح بعدی حمایت یا مقاومت به شمار میرود. با رعایت این شرایط و ترکیب آن با کندلهای برگشتی و بررسی حجم معاملات، وین ریت معاملات بین ۵۵ تا ۶۵ درصد خواهد بود.
استراتژی پیوت پوینت فیبوناچی با استفاده از نسبتهای 0.382، 0.618 و 1.0، سطوح حمایت و مقاومت دقیقتری ارائه میکند. این روش برای معاملهگرانی که نقاط ورود کم ریسک و بازدهی بالا میخواهند مناسب است. در هنگام ترید میتوان از این سطوح برای تشخیص مناطق احتمالی بازگشت قیمت استفاده کرد و با ترکیب آن با RSI و الگوهای پرایس اکشن، سیگنالهای قابل اعتماد تولید کرد. معاملهگر میتواند سطوح نزدیک به 0.618 و 1.000 را به عنوان مناطق برگشت و اصلاح قیمت در نظر بگیرد.
در این روش معامله خرید زمانی مناسب است که قیمت به سطح اصلاحی ۰.۶۱۸ یا ۱.۰۰۰ فیبوناچی نزدیک شده و با سطح حمایت S1 یا S2 همراستا باشد. برای فروش، بهتر است قیمت به سطوح R1 یا R2 که با نسبتهای فیبوناچی تطابق دارند برسد. حد ضرر برای خرید کمی پایینتر از سطح فیبوناچی و برای فروش کمی بالاتر از آن در نظر گرفته میشود، فاصله حدود نیم تا یک درصد قیمت کافی است. حد سود اولیه نزدیک نقطه پیوت مرکزی است و هدف ثانویه سطوح بعدی حمایت یا مقاومت فیبوناچی قرار میگیرد. نسبت ریسک به ریوارد بین ۱:۲ تا ۱:۳ خواهد بود و در بازارهای رونددار با تاییدیههایی مانند RSI و مکدی، وین ریت معاملات حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد خواهد بود.
استراتژی پیوت پوینت کاماریلا برای اسکالپرها و معاملات کوتاهمدت طراحی شده و سطوح حمایت و مقاومت دقیق و کوتاهمدت ارائه میکند. نقاط R3 و S3 اغلب محل برگشت قیمت هستند و R4 و S4 مناطق شکست قوی و ایجاد روند جدید را نشان میدهند. معاملهگر میتواند نقاط R3 و S3 را برای ورود سریع به معاملات یا اضافه کردن به پوزیشنهای موجود استفاده کند. ترکیب این روش با الگوهای کندلی برگشتی، تحلیل حجم و تایم فریمهای کوتاه، نرخ موفقیت معاملات را افزایش میدهد.
نقطه ورود به معامله خرید زمانی است که قیمت به سطح S3 یا S4 برسد و همراه با کندل برگشتی و حجم تایید شود. برای فروش نیز ورود زمانی مناسب است که قیمت به سطح R3 یا R4 نزدیک شده باشد. حد ضرر برای خرید کمی پایینتر از S4 و برای فروش کمی بالاتر از R4 تنظیم میشود و فاصله آن کوتاه است، بین ۵ تا ۱۵ پیپ. حد سود اولیه نقطه وسط یا سطح نزدیکتر و هدف ثانویه سطح بعدی حمایت یا مقاومت است. نسبت ریسک به ریوارد این استراتژی بین ۱:۱.۵ تا ۱:۲ است و در صورتی که با تایید حجم و کندلهای برگشتی ترکیب شود، موفقیت معاملات به شدت افزایش مییابد.
استراتژی پیوت ماژور برای تشخیص تغییرات اصلی روند استفاده میشود و اصلاحات بیش از 38 درصد موج قبلی را در نظر میگیرد. در مقابل، پیوت مینور اصلاحات کوتاهمدت بین دو موج بزرگ را نشان میدهد و برای تعیین نقاط اصلاحی در طول روند کاربرد دارد. معاملهگر میتواند با شناسایی پیوت ماژور با اندیکاتور مکدی نقاط اصلی برگشت روند را مشخص کند و با پیوت مینور، نقاط مناسب برای افزودن به پوزیشنها در طول روند پیدا کند.
برای این روش، نقطه ورود به معامله خرید زمانی مناسب است که قیمت پس از رسیدن به پیوت ماژور و مشاهده کندل برگشتی و افزایش حجم، نشانههای بازگشت روند صعودی نشان دهد. در معاملات فروش، وقتی قیمت به پیوت ماژور بالاتر رسیده و نشانههای ضعف روند صعودی دیده شود، میتوان وارد پوزیشن فروش شد. حد ضرر خرید کمی پایینتر از پیوت ماژور و حد ضرر فروش کمی بالاتر از پیوت ماژور تنظیم میشود. حد سود اولیه نزدیک نقطه پیوت مینور بعدی قرار دارد و هدف ثانویه سطح بعدی روند یا اصلاح بزرگتر در نظر گرفته میشود. این استراتژی به دلیل تمرکز بر تغییرات اصلی روند و اصلاحات مهم، وین ریت حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد دارد و ریسک به ریوارد ۱:۲ یا بالاتر خواهد بود.
استراتژی پیوت پوینت در معاملات شکست شامل شناسایی نقاطی است که قیمت ممکن است سطوح حمایت یا مقاومت را بشکند و روند جدیدی ایجاد کند. معاملهگر با مشاهده بسته شدن کندلها بالای مقاومت یا زیر حمایت میتواند جهت حرکت بعدی را پیشبینی کند. حجم معاملات و تایم فریمهای بالاتر برای تایید شکست ضروری هستند.
در این روش، معامله خرید زمانی انجام میشود که قیمت سطح مقاومت R1 یا R2 را با بسته شدن کندل معتبر و افزایش حجم شکسته و حرکت صعودی را ادامه دهد. برای فروش، شکست سطوح حمایت S1 یا S2 و بسته شدن کندل زیر آن، همراه با افزایش فشار فروش، نقطه ورود محسوب میشود. حد ضرر برای خرید کمی پایینتر از سطح مقاومت شکسته شده و برای فروش کمی بالاتر از سطح حمایت شکسته تنظیم میشود. حد سود اولیه هدف بعدی حمایت یا مقاومت است و هدف ثانویه میتواند نقطه پیوت مرکزی یا سطح بعدی روند باشد. با رعایت مدیریت ریسک و ترکیب با تایم فریمهای بالاتر برای تایید شکست، وین ریت معاملات این روش بین ۵۵ تا ۶۵ درصد قرار میگیرد و نسبت ریسک به ریوارد معمولا ۱:۲ یا بیشتر است.
استراتژی پیوت پوینت در مدیریت ریسک به معاملهگر کمک میکند تا حد ضرر و حجم پوزیشن را بهصورت دقیق تعیین کند؛ حد ضرر کمی پایینتر از سطوح حمایت و کمی بالاتر از مقاومت قرار میگیرد تا نوسانات کوتاهمدت باعث بسته شدن زودهنگام معامله نشود، و حجم پوزیشن بر اساس درصد ریسک مجاز از کل سرمایه محاسبه میشود تا زیان احتمالی کنترلشده باشد. ترکیب این روش با سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند الگوهای کندل برگشتی، اندیکاتور RSI یا مکدی، و رعایت نسبت ریسک به ریوارد مناسب (۱:۲ تا ۱:۳) باعث افزایش احتمال موفقیت معاملات میشود و امکان برنامهریزی دقیق و ورود و خروج هوشمندانه در بازارهای کوتاهمدت و میانمدت را فراهم میکند.
استراتژی معاملاتی پیوت پوینت روشی قدرتمند در تحلیل تکنیکال است که به معاملهگران امکان این را میدهد که سطوح حمایت و مقاومت را شناسایی کنند و جهت حرکت بازار را بهتر پیش بینی کنند. با استفاده از استراتژیهای مختلف پیوت پوینت، از جمله کلاسیک، فیبوناچی، کاماریلا، ماژور و مینور و همچنین استراتژیهای شکست و ادامه روند، معاملهگر میتواند نقاط ورود و خروج بهینه، حد ضرر و اهداف سود را با دقت بیشتری تعیین کند.
امتیاز خود به این مطلب را ثبت کنید
دیدگاه شما بعد از تایید در سایت نمایش داده خواهد شد
نظرات حاوی الفاظ رکیک، توهین، شماره تلفن و موبایل، آدرس ایمیل، عقاید سیاسی، نام بردن از مسئولین و امثالهم تایید نمیشود.
هنوز کسی نظری ثبت نکرده!