سیف بروکر
سبک معاملاتی RTM چیست؟ + آموزش پرایس اکشن عرضه و تقاضا آر تی ام (RTM)

سبک معاملاتی RTM چیست؟ + آموزش پرایس اکشن عرضه و تقاضا آر تی ام (RTM)

دسته‌بندی‌ها:

تاریخ به روز رسانی:

۱۴۰۴/۵/۱۲

جهت تحلیل نمودار‌های قیمتی سبک‌های متنوعی وجود دارد که معامله‌گران می‌توانند جهت سودده کردن معاملات خود با توجه مدیریت ریسک و سایر شاخصه‌های شخصی استفاده کنند، که بی شک یکی از سبک ‎‌های مدرن و پربازده سبک معاملاتی آر تی ام (RTM) است که تلفیقی از متد‌های تحلیلی پایه و جریان نقدینگی است. در ادامه به بررسی کامل این سبک معاملاتی و معرفی تعدادی منابع آموزشی می‌پردازیم.

RTM چیست؟

سبک RTM مخفف عبارت Read The Market به معنی «خواندن بازار» است، این روش سبکی از پرایس اکشن عرضه و تقاضا است که با خواندن رفتار قیمت، نقدینگی و ساختار بازار، نقاط ورود و خروج دقیق را بدون استفاده از اندیکاتور مشخص می‌کند. در آر تی ام معامله‌گر سعی نمی‌کند آینده‌ی قیمت را صرفا پیش‌بینی کند، بلکه بر اساس تعامل بین عرضه و تقاضا، جمع شدن یا از بین رفتن نقدینگی و رفتار بازیگران بزرگ بازار تحلیل می‌کند. این سبک بر پایه‌ی این منطق بنا شده که بازار را نیروهای واقعی پول جابه‌جا می‌کنند، نه خطوطی که روی نمودار رسم می‌کنیم. یعنی نقاط ورود یا خروج سرمایه‌های کلان. برای دستیابی به این هدف، RTM از اصطلاحات زیر استفاده می‌کند:

  • ساختار بازار (Market Structure)
  • زون‌های عرضه و تقاضا (Supply & Demand Zones)
  • نقدینگی (Liquidity)
  • کندل‌های بیس و مومنتوم (Base & Momentum Candles)
  • نودهای قیمتی (Price Nodes)

در سبک پرایس اکشن RTM تحلیل‌گر با کنار هم گذاشتن این داده‌ها، تصویری شفاف از «منطق بازار» به دست می‌آورد. نتیجه این است که به‌جای اینکه کورکورانه دنبال اندیکاتورها برویم، مستقیما رد پای پول‌های بزرگ را دنبال می‌کنیم.

تاریخچه و خالق سبک RTM

سبک RTM ابتدا در سال ۲۰۱۱ توسط ایف میانته (IFmyante) با هدف آموزش خواندن رفتار قیمت بدون استفاده از اندیکاتور و تمرکز بر تشخیص حرکات پول هوشمند پایه‌گذاری شد. این روش با ترکیب مفاهیم عرضه و تقاضا، ساختار بازار، روان‌شناسی نقدینگی و الگوهای خاصی مانند FL ،FTR و QM چارچوبی منسجم و منحصربه‌فرد برای تحلیل بازار ایجاد کرد. RTM ابتدا به صورت یک جامعه آموزشی در فروم‌ها آغاز شد و سپس به آکادمی رسمی تبدیل گردید با مشارکت اعضای این جامعه، مفاهیم آن تکمیل شد، اما پایه اصلی همچنان بر آموزه‌های بنیانگذار استوار است.

انواع کندل های قیمتی در RTM

در سبک آر تی ام کندل‌ها فقط بر اساس نام ظاهری‌شان (مثل دوجی، چکش، اینگالف و…) تحلیل نمی‌شوند، بلکه مبنای کار، غلبه یا عدم غلبه یک سمت بازار بر دیگری است. انواع کندل های قیمتی در RTM عبارتند از:

  1. کندل بیس (Base Candle)
  2. کندل مومنتوم (Momentum Candle)

در ادامه به بررسی بیشتر موارد ذکر شده می‌پردازیم:

کندل بیس (Base Candle)

کندل بیس در سبک RTM نشان‌دهنده لحظه‌ای از تعادل نسبی میان خریداران و فروشندگان است؛ جایی که بازار برای لحظاتی متوقف می‌شود یا در حالت انتظار قرار می‌گیرد. این کندل قبل یا بعد از یک حرکت شدید قیمتی ظاهر می‌شود و بدنه‌ای کوچک‌تر از سایه‌های خود دارد. رنگ کندل (سبز یا قرمز) در تحلیل اهمیتی ندارد، چرا که هدف، تشخیص ناحیه‌ای از توقف و فشردگی قیمت است.

کندل بیس
کندل بیس با بدنه کوچک و فیتیله نسبتا متعادل است که نشان‌دهنده توقف موقت قیمت و تعادل بین خریداران و فروشندگان می‌باشد.

کندل بیس نشانه‌ای از توقف قیمت فشردگی یا آماده‌سازی برای حرکت بعدی است و پایه اصلی رسم زون‌های عرضه و تقاضا محسوب می‌شود. هرچه کندل بیس فشرده‌تر و واضح‌تر باشد زونی که از آن ساخته می‌شود اعتبار بیشتری دارد، در حالی که کندل‌های کشیده یا نامنظم دقت تحلیل را کاهش می‌دهند.

کندل مومنتوم (Momentum Candle)

کندل مومنتوم در سبک RTM نشان دهنده تسلط کامل یکی از طرف‌های بازار (خریداران یا فروشندگان) بر دیگری است. این نوع کندل زمانی شکل می‌گیرد که سرمایه‌گذاران بزرگ با حجم بالا وارد بازار می‌شوند و باعث حرکت سریع و قاطع قیمت می‌شوند. کندل مومنتوم بدنه بزرگ‌تر از کل طول سایه‌ها دارد و جهت آن کاملا واضح است؛ مثلا در یک کندل صعودی قیمت از پایین باز شده و بدون تردید تا بالا رشد کرده و بسته می‌شود.

کندل مومنتوم
کندل مومنتوم کندلی با بدنه بزرگ و فیتیله‌های کوتاه است که نشان‌دهنده قدرت بالای خریداران یا فروشندگان و حرکت سریع قیمت در یک جهت است.

اگر چند کندل مومنتوم به‌طور پی‌درپی از یک زون خارج شوند، این نشان‌دهنده قدرت بالای آن ناحیه و وجود سفارش‌های سنگین در آنجاست.

چرا شناخت این دو نوع کندل مهم است؟

زون‌های عرضه و تقاضا با ترکیب یک کندل بیس به علاوه کندل مومنتوم بعدی شناسایی می‌شوند و اگر ندانیم کدام کندل بیس و کدام مومنتوم است، ممکن است زونی را اشتباه ترسیم کنیم و ورودی ناموفق داشته باشیم.

ساختار بازار و مناطق عرضه و تقاضا در RTM

در سبک RTM، تحلیل ساختار بازار و شناسایی مناطق عرضه و تقاضا نقش کلیدی در تصمیم‌گیری‌های معاملاتی دارند. با تشخیص درست روند، شکست ساختار و زون‌های مهم قیمتی، می‌توان نقاط ورود و خروج دقیق‌تری تعیین کرد و با درک رفتار خریداران و فروشندگان، عملکرد بهتری در بازار داشت.

ساختار بازار در RTM

ساختار بازار نشان‌دهنده جهت حرکت قیمت و روند غالب است. در RTM، فهمیدن روند و نقاط شکست آن کمک می‌کند تا بفهمیم قدرت بازار در دست خریداران است یا فروشندگان. مفاهیم اصلی ساختار بازار:

  • Higher High و Higher Low: وقتی قیمت سقف و کف‌های جدیدی بالاتر از سقف و کف قبلی می‌سازد، روند صعودی است. یعنی خریداران قوی هستند و بازار در حال بالا رفتن است.
  • Lower Low و Lower High: وقتی قیمت کف و سقف‌های جدیدی پایین‌تر از کف و سقف قبلی می‌سازد، روند نزولی است. یعنی فروشندگان کنترل دارند و قیمت در حال کاهش است.

شکست ساختار در RTM

شکست ساختار (Structure Break) زمانی رخ می‌دهد که قیمت از سقف یا کف مهمی در جهت روند فعلی عبور می‌کند. این موضوع تایید کننده ادامه روند است و یکی از نشانه‌های مهم در تحلیل RTM است.

بازگشت یا ریورسال روند در RTM

اگر قیمت برای اولین بار سقف یا کف مهمی را در خلاف روند شکست، به معنی پایان روند فعلی و شروع روند جدید است. مثلا اگر در روند صعودی قیمت یک کف معتبر را بشکند، احتمال شروع روند نزولی وجود دارد.

زون های عرضه و تقاضا در RTM

این زون‌ها مناطقی هستند که عدم تعادل بین خریداران و فروشندگان باعث بازگشت یا تغییر جهت قیمت می‌شود.

  • زون تقاضا (Demand Zone): منطقه‌ای که قیمت قبلا به شدت از آنجا بالا رفته است. در این ناحیه سفارشات خرید زیادی وجود دارد و احتمال دارد قیمت دوباره در آن رشد کند.
  • زون عرضه (Supply Zone): منطقه‌ای که قیمت قبلا از آنجا به شدت ریزش کرده است. نشان‌دهنده تسلط فروشندگان است و احتمال دارد قیمت دوباره نزول کند.

چگونه زون‌ها را دقیق‌تر ترسیم کنیم؟

زون‌های عرضه و تقاضا در RTM معمولا بین کندل بیس و کندل مومنتوم تشکیل می‌شوند. بازه بین آخرین کندل بیس (تعادل) و کندل مومنتوم قوی (حرکت سریع) را به عنوان زون در نظر می‌گیرند. هرچه حرکت سریع‌تر و قوی‌تر باشد، زون اعتبار بیشتری دارد.

حضور سفارشات مخفی (Hidden Orders)

برخی سفارشات خرید یا فروش به‌صورت مخفی (Hidden Orders) در زون‌های خاص باقی می‌مانند؛ این سفارشات توسط بازیگران بزرگ بازار ثبت شده‌اند و هدف آن‌ها جذب نقدینگی است.

اوردر بلاک پنهان
اوردر بلاک پنهان (Hidden OB) ناحیه‌ای غیرقابل‌مشاهده در نگاه اول است که در دل کندل‌ها یا ساختارهای فشرده پنهان شده است.

بر همین اساس، قیمت پس از یک حرکت سریع ممکن است دوباره به این زون‌ها بازگردد تا سفارشات باقی‌مانده اجرا شوند و سپس واکنش معناداری از خود نشان دهد. شناخت و تحلیل این زون‌ها نیازمند درک عمیق از ساختار بازار و رفتار کندل‌هاست.

نقدینگی چیست و چرا مهم است؟

نقدینگی به مقدار سفارشات خرید یا فروش گفته می‌شود که در بازار منتظر اجرا هستند. معمولا در اطراف سطوح مهم مثل سقف‌ها، کف‌ها، یا حد ضررهای معامله‌گران خرد تجمع می‌یابد. در RTM نقدینگی فقط یک عامل جانبی نیست، بلکه هدف اصلی حرکت قیمت است. یعنی بازار به دنبال نقاطی می‌رود که نقدینگی قابل توجهی در آن‌ها جمع شده است. در بازارهای بزرگ و بازیگران حرفه‌ای برای اینکه بتوانند حجم عظیمی از سفارشات خود را بدون تغییر زیاد قیمت وارد بازار کنند، نیاز دارند نقدینگی کافی وجود داشته باشد. آن‌ها قیمت را به سمت این نواحی می‌کشانند تا سفارشات معلق (مثل حد ضررها) را فعال کنند و نقدینگی لازم برای معاملات بزرگ خود را فراهم کنند.

چگونه نقدینگی را در RTM تشخیص دهیم؟

برای تشخیص نقدینگی در سبک معاملاتی RTM باید به موارد زیر توجه بسیاری داشت:

  • مناطق سقف و کف قبلی که حد ضررها جمع شده‌اند
  • نواحی‌ای که کندل‌های مومنتوم قوی و سریع در آنجا تشکیل شده‌اند
  • محل‌های شکست ساختار که نقدینگی جذب شده است

وقتی بدانیم بازار به کجا می‌رود تا نقدینگی را جذب کند، می‌توانیم محل‌های برگشت قیمت و ادامه روند را بهتر تشخیص دهیم و معاملات با ریسک کمتر و احتمال موفقیت بالاتر انجام دهیم.

کلاسترهای حد ضرر (Stop-Loss Clusters)

در اطراف سقف‌ها و کف‌های بزرگ، تعداد زیادی حد ضرر معامله‌گران خرد قرار دارد. این نواحی هدف بازارسازان و بازیگران بزرگ برای جذب نقدینگی هستند. وقتی قیمت به این سطوح نزدیک می‌شود، حرکت‌های ناگهانی و قوی به سمت فعال‌کردن این حد ضررها رخ می‌دهد.

حرکت‌های شکار حد ضرر (Stop Hunt)

گاهی قیمت به سرعت به یک ناحیه خاص حمله می‌کند تا حد ضررهای جمع شده در آنجا را فعال کند. این حرکت کوتاه مدت و موقتی است اما هدف اصلی آن جذب نقدینگی است تا روند اصلی بازار ادامه پیدا کند.

ساختارهای اصلی بازار در سبک RTM

در RTM، چهار ساختار قیمت وجود دارد که شناخت و درک آن‌ها به معامله‌گر کمک می‌کند نقاط تصمیم‌گیری مهم را بهتر شناسایی کند. هر ساختار شامل دو حرکت در جهت روند و یک مرحله «بیس» یا تعادل بین آن‌هاست. این چهار ساختار عبارت‌اند از:

  1. Rally–Base–Rally یا RBR
  2. Drop–Base–Rally یا DBR
  3. Drop–Base–Drop یا DBD
  4. Rally–Base–Drop یا RBD

در ادامه به بررسی همه این موارد خواهیم پرداخت:

Rally–Base–Rally

الگوی RBR در سبک RTM زمانی رخ می‌دهد که قیمت ابتدا با یک حرکت صعودی (Rally) بالا می‌رود، سپس وارد یک فاز توقف و تعادل (Base) می‌شود و در ادامه دوباره با قدرت بیشتری به صعود خود ادامه می‌دهد. این ساختار نشان‌دهنده ورود خریداران قوی به بازار و تمایل برای ادامه روند صعودی است.

الگوی RBR
این الگو شامل یک حرکت صعودی، یک ناحیه تثبیت (بیس) کوتاه و سپس ادامه حرکت صعودی است که نشان‌دهنده قدرت روند است.

ناحیه بیس در این الگو به‌عنوان زون تقاضا عمل می‌کند و بازگشت قیمت به این ناحیه پولبک می‌تواند فرصت مناسبی برای ورود به پوزیشن خرید (لانگ) باشد، به‌ویژه در بازارهایی با روند صعودی پایدار.

Drop–Base–Rally

الگوی DBR زمانی شکل می‌گیرد که قیمت ابتدا نزول می‌کند (Drop) سپس وارد فاز تعادل یا مکث (Base) می‌شود و در ادامه با یک حرکت صعودی (Rally) بازمی‌گردد. این ساختار نشان‌دهنده پایان فشار فروش و جذب سفارشات فروش توسط خریداران قوی است، به‌طوری‌که کنترل بازار از فروشندگان به خریداران منتقل می‌شود.

الگوی DBR
این الگو نشان‌دهنده پایان روند نزولی، تعادل موقت قیمت و شروع حرکت صعودی قوی است که فرصت مناسبی برای خرید فراهم می‌کند.

ناحیه بیس در این الگو به عنوان زون تقاضا عمل می‌کند و بازگشت قیمت به این ناحیه می‌تواند نقطه مناسبی برای ورود به معامله خرید باشد، به ویژه زمانی که بازار در حال پایان دادن به یک اصلاح نزولی است.

Drop–Base–Drop

الگوی DBD زمانی شکل می گیرد که قیمت ابتدا نزول می‌کند (Drop)، سپس در فاز بیس (Base) برای مدتی متوقف می‌شود و دوباره با قدرت بیشتری به نزول خود ادامه می‌دهد (Drop). این ساختار نشان‌دهنده تسلط فروشندگان و ادامه‌دار بودن فشار فروش در بازار است.

الگوی DBD
این الگو شامل یک حرکت نزولی سریع، سپس یک ناحیه بیس و در نهایت ادامه حرکت نزولی دیگر است که نشان‌دهنده فشار فروش قوی و ادامه روند نزولی می‌باشد.

ناحیه بیس در این الگو به‌عنوان زون عرضه عمل می‌کند و بازگشت قیمت به این ناحیه می‌تواند فرصت مناسبی برای ورود به پوزیشن فروش (شورت) باشد. DBD در روندهای نزولی قوی دیده می‌شود و یکی از معتبرترین نشانه‌های ادامه کاهش قیمت است.

Rally–Base–Drop

الگوی RBD زمانی شکل می‌گیرد که قیمت ابتدا با یک حرکت صعودی (Rally) بالا می‌رود، سپس وارد فاز تعادل یا بیس (Base) می‌شود و در ادامه با کاهش قیمت (Drop) به نزول خود ادامه می‌دهد. این ساختار نشان دهنده کاهش قدرت خریداران و شروع فشار فروش در بازار است.

الگوی RBD
این الگو شامل یک حرکت صعودی، سپس یک ناحیه بیس و در نهایت یک حرکت نزولی قوی است که نشان‌دهنده تغییر جهت قیمت از صعود به نزول است.

ناحیه بیس در این الگو به عنوان زون عرضه عمل می‌کند و بازگشت قیمت به این ناحیه فرصت مناسبی برای ورود به پوزیشن فروش محسوب می‌شود، به‌ویژه زمانی که بازار در حال پایان دادن به یک روند صعودی است.

انواع زون‌های عرضه و تقاضا در سبک RTM بر اساس اعتبار

در RTM، همه زون‌های عرضه و تقاضا به یک اندازه معتبر نیستند و بسته به نحوه شکل‌گیری و واکنش قیمت به آن‌ها به سه دسته اصلی تقسیم می‌شوند:

  • زون اصلی (Authentic Zone)
  • زون واکنش (Reaction Zone)
  • زون تازه (Fresh Zone)

در ادامه هر یک از این زون یا منطقه ها را توضیح خواهیم داد:

زون اصلی (Authentic Zone)

زون اصلی، جایی است که برای اولین بار عدم تعادل شدید بین خریداران و فروشندگان باعث حرکت قدرتمند قیمت می‌شود. این زون بدون دخالت یا بازگشت به زون‌های قدیمی تشکیل شده و به عنوان محل اصلی ایجاد سفارشات بزرگ بازار شناخته می‌شود؛ زیرا منبع اولیه حرکت بزرگ قیمتزونی، که هیچ زون قبلی با آن همپوشانی ندارد، بیشترین اعتبار و اطمینان را داراست.

زون واکنش (Reaction Zone)

زون واکنش منطقه‌ای است که قیمت پیش‌تر به آن واکنش نشان داده و اکنون ساختار جدیدی روی آن شکل گرفته است. این زون با نواحی قبلی همپوشانی دارد و بیشتر بازتابی از سفارشات قدیمی بازار است. اگرچه اعتبار آن نسبت به زون اصلی کمتر است و نیاز به تأیید بیشتری در تایم‌فریم‌های پایین‌تر دارد، اما همچنان می‌تواند موقعیت مناسبی برای معامله باشد، البته با احتیاط و مدیریت ریسک دقیق.

زون تازه (Fresh Zone)

زون تازه، منطقه‌ای است که پس از تشکیل، هنوز قیمت به آن بازنگشته و هیچ سفارشی در آن اجرا نشده است. به‌دلیل تازه بودن این ناحیه، احتمال واکنش شدید قیمت در اولین برخورد بسیار بالاست. این واکنش اولیه که به آن First Time Back (FTB) گفته می‌شود، معمولا بهترین فرصت ورود برای معامله‌گر با کمترین میزان ریسک و بیشترین احتمال موفقیت به شمار می‌رود.

معیارهای اعتبار زون‌ها در سبک RTM

برای اینکه یک زون عرضه یا تقاضا در RTM قابل اعتماد باشد، باید چند معیار کلیدی رعایت شود:

  • کیفیت کندل بیس
  • قدرت خروج قیمت
  • هماهنگی با روند تایم فریم بالاتر

در ادامه به بررسی هر یک از این موارد خواهیم پرداخت:

کیفیت کندل بیس

کیفیت کندل بیس (Base Candle Quality) اهمیت زیادی در تشکیل زون دارد؛ کندل بیس زمانی شکل می‌گیرد که قیمت برای لحظه‌ای متعادل شده و تعادل نسبی بین خریداران و فروشندگان برقرار است. زونی که با کندل بیس کوچک، شفاف و مختصر ساخته شود، نشان‌دهنده منطقه‌ای قوی برای ورود سفارشات است. اما اگر کندل بیس بزرگ، کشیده یا شامل چند کندل باشد، اعتبار آن زون کاهش می‌یابد. به همین دلیل بدون وجود یک کندل بیس با کیفیت، بررسی و تحلیل سایر عوامل زون بی‌معنی خواهد بود.

قدرت خروج قیمت

اگر قیمت با چند کندل مومنتوم قوی و پشت سر هم از زون عبور کند، این نشان‌دهنده وجود سفارشات بزرگ و عدم تعادل واقعی در بازار است. اما اگر قیمت فقط با یک کندل ضعیف از زون خارج شود و سپس متوقف یا بازگردد، احتمالا زون اعتبار کافی ندارد. خروج سریع و قوی قیمت از زون، نشان‌دهنده تصمیم‌گیری جدی و حضور فعال بازیگران بزرگ در بازار است.

هماهنگی با روند تایم‌فریم بالاتر

اعتبار یک زون زمانی بیشتر می‌شود که جهت حرکت قیمت در تایم‌فریم فعلی با روند تایم‌فریم بالاتر هماهنگ باشد. معامله در جهت روند غالب تایم‌فریم بالاتر ریسک کمتری دارد و احتمال موفقیت آن بیشتر است. اگر زون با روند تایم‌فریم بالاتر مغایرت داشته باشد، حتی اگر ساختار زون قوی باشد، احتمال شکست یا برگشت ناگهانی قیمت افزایش پیدا می‌کند. بنابراین، بررسی روند تایم‌فریم‌های بالاتر برای تایید اعتبار زون اهمیت زیادی دارد. بی‌توجهی به این فاکتورها می‌تواند باعث شود معامله‌گر در زون‌های ضعیف وارد معامله شود، که منجر به ضرر و ناامیدی می‌شود.

ستاپ‌های معاملاتی در سبک RTM

در RTM، چندین ستاپ و الگوی معاملاتی وجود دارند که به معامله‌گران کمک می‌کنند تا نقاط ورود و خروج دقیق‌تر و با احتمال موفقیت بالاتر پیدا کنند. این ستاپ‌ها بر پایه منطق نقدینگی و واکنش بازار به ساختارها و زون‌های عرضه و تقاضا شکل گرفته‌اند.

انواع این ستاپ‌ها شامل:

  • ستاپ FTR
  • الگوی Caps
  • ستاپ Swap
  • زون PAZ
  • الگوی 3Drive
  • ستاپ CP
  • الگوی QM
  • الگوی Diamond

در ادامه به بررسی هر یک از این الگو‌ها می‌پردازیم:

ستاپ FTR

الگوی FTR که مخفف Fail to Return است، یکی از الگوهای مهم در ادامه روند به سبک RTM محسوب می‌شود. این الگو زمانی شکل می‌گیرد که قیمت پس از شکستن یک سطح حمایت یا مقاومت (SR) با کندل مومنتوم، بازمی‌گردد اما نمی‌تواند دوباره به سطح قبلی برسد و در عوض، یک کندل بیس در پایین‌تر یا بالاتر از آن سطح تشکیل می‌دهد.

ستاپ ftr
الگوی FTR زمانی شکل می‌گیرد که قیمت بدون بازگشت به ناحیه شکست، با قدرت از آن دور می‌شود و نشان‌دهنده سفارش‌های پنهان است.

این ناحیه به‌عنوان FTR Zone شناخته می‌شود و محل ورود مناسبی برای معامله در جهت روند غالب است. اگر در آینده این زون شکسته شود، می‌تواند نشانه‌ای از پایان روند فعلی و آغاز یک ساختار یا جهت جدید در بازار باشد.

الگوی Caps

کپس (Caps) یک الگوی بازگشتی است که نزدیک سقف‌های بازار شکل می‌گیرد. قیمت ابتدا با حرکت مومنتوم بالا می‌رود، سپس معامله‌گران حرفه‌ای بخشی از سود خود را خارج کرده و قیمت کمی اصلاح می‌کند. قیمت دوباره صعود می‌کند و معامله‌گران ناوارد وارد پوزیشن‌های خرید می‌شوند.

الگوی کپس
این الگو زمانی شکل می‌گیرد که قیمت پس از یک حرکت شارپ، بدون ساخت ساختار بازگشتی، ناگهان برگشته و جهت حرکت را تغییر می‌دهد.

در این مرحله، پول هوشمند نقدینگی را جذب و با فروش سنگین روند را برمی‌گرداند. منطقه شکل‌گرفته قبل از ریزش، به عنوان Caps Zone شناخته می‌شود و مناسب برای ورود شورت است.

ستاپ Swap

ستاپ سواپ Swap یک زون عرضه یا تقاضا پس از شکسته شدن قوی، نقش خود را عوض می‌کند؛ یعنی زون عرضه تبدیل به تقاضا می‌شود یا بالعکس. این تغییر نقش به دلیل فعال شدن حد ضررهای معامله‌گران خرده‌پا و ورود آن‌ها به روند جدید است.

الگوی swap
الگوی Swap زمانی رخ می‌دهد که یک ناحیه حمایت یا مقاومت شکسته شده و سپس نقش آن به‌صورت مقاومت یا حمایت جدید تغییر می‌کند.

بازگشت قیمت به این زون که قبلا شکسته شده است، واکنش نشان می‌دهد و محل مناسبی برای ورود است.

زون PAZ

PAZ یا Price Action Zone منطقه‌ای است که پس از شکست ساختار و ورود به یک خلا نقدینگی ایجاد می‌شود. پس از شکست ساختار اصلی، قیمت وارد این زون می‌شود و تا رسیدن به ساختار بعدی حرکت می‌کند.

ستاپ paz
این الگو زمانی شکل می‌گیرد که قیمت پس از یک شکست مؤثر، برای پولبک به ناحیه تجمع سفارش‌ها یا زون عرضه/تقاضا بازمی‌گردد و فرصت ورود با روند اصلی فراهم می‌شود.

این زون نشان‌دهنده تغییر در جریان سفارشات یا احساسات معامله‌گران است و می‌تواند فرصت‌های کوتاه‌مدت معامله فراهم کند.

الگوی 3Drive

الگوی 3Drive از سه موج متوالی تشکیل شده که هر موج سقف یا کف جدیدی می‌سازد اما با مومنتوم کمتر نسبت به موج قبلی.

الگوی 3Drive
3drive یک الگوی بازگشتی است که شامل سه موج صعودی یا نزولی متوالی با کاهش در مومنتوم و افزایش در زمان هر حرکت بوده و معمولا پایان روند و شروع اصلاح یا بازگشت را نشان می‌دهد.

این الگو نشان‌دهنده خستگی روند و احتمال بازگشت قیمت است. این الگو به عنوان تاییدیه‌ای برای قدرت زون‌های عرضه یا تقاضا استفاده می‌شود و به تنهایی سیگنال ورود نیست.

ستاپ CP

الگوی CP یا Compression نشان دهنده تضعیف تدریجی روند غالب در بازار است و احتمال بازگشت سریع و قوی را بالا می‌برد. در این حالت، قیمت چندین زون عرضه یا تقاضا را پشت سر هم تست می‌کند و نقدینگی را جذب می‌کند.

ستاپ CP
CP زمانی شکل می‌گیرد که قیمت پس از یک حرکت شارپ، وارد فاز تراکم (رنج باریک) می‌شود و بدون پولبک به زون قبلی، با حفظ مومنتوم، حرکت رونددار خود را ادامه می‌دهد.

پس از این جذب نقدینگی، وقتی قیمت به زون اصلی می‌رسد، حرکت برگشتی سریع و قوی شکل می‌گیرد.

الگوی Quasimodo یا QM

QM یا Quasimodo یک الگوی بازگشتی دقیق است که بر پایه شکست‌های متوالی ساختار و دستکاری معامله‌گران شکل می‌گیرد. ابتدا قیمت یک سقف یا کف جدید می‌سازد، سپس به ساختار قبلی بازمی‌گردد و بعد سقف یا کف جدیدی بالاتر یا پایین‌تر ایجاد می‌کند که روند را نقض می‌کند.

الگوی QM
ستاپ Quasimodo یک الگوی بازگشتی است.

منطقه بین دو سقف یا دو کف آخر، زون QM است که محل ورود با احتمال بالا برای تغییر روند است.

الگوی Diamond

ساختار دایموند یا لوزی یک ساختار پیچیده بازگشتی است که پس از QM رخ می‌دهد. در این الگو، منطقه QM توسط قیمت شکسته و نادیده گرفته می‌شود، سپس قیمت به سرعت فراتر رفته و روند را برمی‌گرداند.

الگوی Diamond
الگوی Diamond یک الگوی بازگشتی است که در انتهای روند شکل گرفته و با گشاد شدن سپس تنگ شدن نوسانات قیمت، شبیه الماس ظاهر می‌شود و معمولا نشان‌دهنده تغییر جهت روند است.

شکل این الگو شبیه به الماس است و یکی از قوی‌ترین نشانه‌های بازگشت بازار محسوب می‌شود.

مزایا و معایب سبک RTM

سبک معاملاتی RTM با تمرکز بر رفتار قیمت و منطق بازار، مزایای مهمی مانند دقت بالا در تحلیل و نسبت سود به زیان مناسب دارد، اما در عین حال برای یادگیری نیازمند تمرین زیاد و درک عمیق ساختار بازار است. در این بخش به بررسی کامل نقاط قوت و ضعف این سبک می‌پردازیم:

مزایای آر تی ام

از مزایا سبک معاملاتی RTM می توانیم به موارد زیر اشاره کنیم:

  • شناسایی دقیق رفتار بازیگران بزرگ: با تمرکز روی منطق حرکت قیمت، می‌توان فهمید که سرمایه‌گذاران بزرگ در کجا و چه زمانی وارد یا خارج می‌شوند.
  • تکیه بر منطق بازار به جای ابزار کمکی: نیازی به اندیکاتور یا اسیلاتورهای پیچیده نیست؛ تمرکز صرفا بر ساختار قیمت است.
  • نسبت ریسک به بازده بالا (High R/R): با شناسایی زون‌های دقیق، امکان ورود با حدضرر کوچک و سود بزرگ فراهم می‌شود.
  • کاربرد در همه بازارها و تایم‌فریم‌ها: از فارکس و کریپتو گرفته تا سهام و کالا، و از تایم فریم یک‌دقیقه‌ای تا هفتگی.
  • تحلیل جزئی نواحی تصمیم‌گیری: RTM می‌تواند علت دقیق واکنش قیمت به یک سطح خاص را روشن کند.
  • قابلیت فیلتر کردن زون‌های ضعیف: با معیارهایی مثل کیفیت کندل بیس، قدرت خروج و هم‌جهتی با روند تایم‌فریم بالاتر.

معایب RTM

از معایب سبک معاملاتی RTM می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • نیاز به زمان و تمرین زیاد: تسلط بر مفاهیم RTM به تجربه بالایی احتیاج دارد و یادگیری سریع آن دشوار است.
  • پیچیدگی برای مبتدی‌ها: کسانی که تازه وارد تحلیل تکنیکال شده‌اند، ممکن است با حجم مفاهیم دچار سردرگمی شوند.
  • ریسک بالای تحلیل اشتباه: اگر تحلیل نادرست انجام شود، به دلیل ماهیت معاملات کوتاه‌حدضرر، زیان سریع ایجاد می‌شود.
  • خطر ورود خلاف روند: در صورتی که تایم‌فریم‌های بالاتر نادیده گرفته شوند، احتمال زیاد دارد معاملات برخلاف روند اصلی انجام شود.
  • احتمال تفسیر نادرست ساختار: بدون آموزش کامل، ممکن است ساختارها اشتباه خوانده شوند و ورودی‌های کم‌کیفیت ایجاد شود.
  • نبود منابع آموزشی جامع و یکپارچه: آموزش‌های پراکنده و غیراستاندارد، یادگیری این سبک را دشوار می‌کند.
  • خطر ورود خلاف روند: در صورتی که تایم‌فریم‌های بالاتر نادیده گرفته شوند، احتمال زیاد دارد معاملات برخلاف روند اصلی انجام شود.
  • احتمال تفسیر نادرست ساختار: بدون آموزش کامل، ممکن است ساختارها اشتباه خوانده شوند و ورودی‌های کم‌کیفیت ایجاد شود.
  • نبود منابع آموزشی جامع و یکپارچه: آموزش‌های پراکنده و غیراستاندارد، یادگیری این سبک را دشوار می‌کند.

تفاوت ICT و RTM

RTM و ICT هر دو بر اساس مفاهیم پول هوشمند و نقدینگی بنا شده‌اند اما رویکرد متفاوتی دارند. RTM بیشتر روی «خواندن لحظه‌ای بازار» با استفاده از ساختار قیمت، زون های عرضه و تقاضا و الگوهای واکنشی تمرکز می‌کند. ICT اما ساختار منظم‌تر و سیستماتیک تری دارد که شامل مدل‌های بازارساز، شکاف‌های ارزش منصفانه و زمان‌بندی دقیق ورود و خروج است. RTM انعطاف پذیرتر و متکی به تفسیر معامله‌گر است، در حالی که ICT مجموعه قوانین و فیلترهای مشخصی را ارائه می‌دهد. ترکیب این دو سبک می‌تواند درک عمیق‌تری از نقدینگی و ساختار بازار ایجاد کند.

بهترین استاد سبک RTM

بهترین استاد سبک RTM ایف میانته است کسی که بنیان‌گذار آکادمی RTM محسوب می‌شود. او ساختار آموزشی این سبک را به‌صورت منظم و مرحله‌ای تدوین کرده و زون‌های معتبر را آموزش داده است. فرد دیگری که به تدریس این سبک آن هم به زبان فارسی پرداخته است، سعید خاکستر است که یک معامله‌گر و مدرس بازار‌های مالی است. او با بهره‌گیری از آموزه‌های اساتیدی مانند سم سیدن (Sam Seiden)، لنس بگز (Lance Beggs)، آلفونسو مورنو (Alfonso Moreno) و ایف میانته سبک شخصی خود را توسعه داده و به آموزش مفاهیم پرایس اکشن rtm به زبان فارسی پرداخته است.

منابع یادگیری سبک RTM

برای یادگیری آر تی ام بهترین نقطه شروع، دوره‌های رسمی آکادمی RTM و محتوای آموزشی منتشر شده توسط جامعه این سبک است. در ادامه تعدادی از این منابع را برایتان ذکر می‌کنیم:

وب‌سایت‌ها و پلتفرم‌های پیشنهادی

  1. ReadTheMarket
  2. Jigsaw Trading
  3. ForexFactory IFmyante

کانال‌های ویدیویی و آموزشی مفید

  1. The Trading Nut
  2. Jigsaw Trading

خلاصه آنچه در مقاله RTM چیست خواندیم:

سبک RTM یا Read The Market روشی تحلیلی برای خواندن بازار است که به جای استفاده از اندیکاتورها، بر ساختار بازار، نقدینگی و جریان سفارشات تمرکز دارد و هدف آن شناسایی نقاط ورود و خروج پول هوشمند است. مفاهیم اصلی آن شامل کندل‌های بیس و مومنتوم، ساختارهای RBR، DBR، DBD و RBD زون‌های عرضه و تقاضا (اصیل، واکنشی، تازه) و معیارهای اعتبار زون‌هاست. در این سبک نقدینگی سوخت حرکت قیمت محسوب می‌شود و شکار حدضرر، شکست ساختار و جذب سفارشات پایه تصمیم‌گیری هستند.

ثبت امتیاز مطلب

امتیاز خود به این مطلب را ثبت کنید

01234
25 / 5.0

به اشتراک بگذارید

دیدگاه کاربران

دیدگاه شما بعد از تایید در سایت نمایش داده خواهد شد



نظرات حاوی الفاظ رکیک، توهین، شماره تلفن و موبایل، آدرس ایمیل، عقاید سیاسی، نام بردن از مسئولین و امثالهم تایید نمیشود.

ارزیابی

هنوز کسی نظری ثبت نکرده!