تاریخ به روز رسانی:
۱۴۰۴/۷/۱۴روند حرکت قیمت هیچگاه یک طرفه نبوده و نخواهد بود و این روندها همیشه در حال تبدیل شدن از حالت نزولی به صعودی و برعکس هستند. شناسایی نقاط برگشت قیمت میتواند به معاملهگران کمک کند تا هم در نقاط بهتری وارد معامله شوند و هم بتوانند در تایم درستی از معاملات خود خارج شوند تا برآیند معاملات خود را سودده نگه دارند. یکی از الگوهای قیمتی که میتواند به معاملهگران در این امر کمک کند، الگوی دراپ بیس رالی است. در ادامه به بررسی این الگو و نحوه استفاده از آن خواهیم پرداخت.
الگوی دراپ بیس رالی (DBR یا Drop Base Rally) یکی از الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال است که نمایشگر شکل گیری منطقه تقاضا روی نمودار است. DBR اساس استراتژیهای عرضه و تقاضا است و شامل سه مرحله است؛ Drop که قیمت به سرعت کاهش مییابد، Base که قیمت در یک محدوده تثبیت میشود و نقدینگی جمع میکند و Rally که قیمت از منطقه تقاضا شروع به صعود میکند. مارکت میکر در مرحله Base سفارشات خرید باز میکنند تا از حرکت صعودی بعدی سود ببرد.
همانطور که از نام الگوی Drop Base Rally پیدا است این الگو از سه مرحله تشکیل شده است. ابتدا یک موج نزولی اسپایک (Drop) رخ میدهد، سپس قیمت در یک محدوده افقی تثبیت میشود (Base) و در نهایت یک اسپایک صعودی شکل میگیرد (Rally). وقتی این سه موج به ترتیب روی نمودار ظاهر شوند، الگوی DBR کامل شده است.
تحلیل تایمفریمهای بالاتر به شناسایی این الگو کمک میکند. کندلهای با بدنه بزرگ و سایههای کوچک در تایمفریم بالاتر، موج اسپایک کامل را در تایمفریم پایینتر نشان میدهند و کندل بیس در تایمفریم بالاتر، موج افقی بازار را در تایمفریم پایینتر نمایان میکند. بنابراین، به جای تحلیل مستقیم موج که دشوار است، تمرکز بر کندلها راهکار سادهتری است. برای صحت الگو، نسبت بدنه به سایه کندلهای بزرگ باید بیش از ۷۰٪ باشد و نسبت بدنه به سایه کندل Base کمتر از ۲۵٪. رعایت این معیارها، امکان شناسایی صحیح یک الگوی دراپ بیس رالی را فراهم میکند.
جهت اجرای معاملات بهتر است الگوی DBR را با مفاهیم کندل استیک و سایر مفاهیم پرایس اکشن ترکیب کرد تا بازدهی این الگو معاملاتی را افزایش داد. همانگونه که گفته شد این الگو یک بخش فشردگی را باید تجربه کند که خروج از این بیتصمیمی میتواند سیگنال ورود ما به معامله باشد. در ادامه به بررسی نقاط مهم معاملاتی در این الگو خواهیم پرداخت:
نقطه ورود میتواند مهمترین بخش معامله باشد چرا که دیر یا زود وارد شدن به معامله میتواند باعث ضرر معاملهگر شود. بنابراین بهتر است تا شکسته شدن سقف محدوده فشردگی منتظر بمانید و بعد از آن در صورت مشاهده پولبک به محدوده شکسته شده وارد معامله شد. البته این پولبک هم باید شرایطی داشته باشد. به این معنی که در بدترین حالت در نقطه 50% از محدوده فشردگی قیمت قرار بگیرد تا حد ضرر معامله شما زیادی بزرگ نشود.
در این الگو، اغلب حد ضرر پشت محدوده فشردگی قرار میگیرد. هنگام تعیین حد ضرر بهتر است اسپرد بازار نیز مدنظر قرار گیرد تا از فعال شدن بیمورد آن جلوگیری شود. نکته مهم دیگر این است که حد ضرر نباید آنقدر بزرگ باشد که نسبت ریسک به ریوارد معامله شما را کاهش دهد و کارایی استراتژی را تحت تاثیر قرار دهد.
حد سود معامله خود را می توانید بر روی سطوح حمایتی که در سر راه حرکت قیمت وجود دارد قرار دهید، البته که دقت کنید تایم فریمهای بالاتر را بدین منظور بررسی کنید تا بتوانید محدودههای مهم قیمتی را پیدا کنید. همچنین توجه داشته باشید جهت حفظ کارایی سیستم معاملاتی خود حداقل ریواردی را که برای معاملاتتان در نظر میگیرید 1:2 باشد و کمتر سراغ ریواردهای 1:1 بروید، مگر آنکه به دنبال اسکالپ باشید.
الگوی DBR یک الگوی برگشتی است در صورتی که DBD یک الگوی ادامه دهنده است در نتیجه جهت معاملهای که وارد میشوید متفاوت خواهد بود. در الگوی DBR قیمت پس از خروج از بیس یا منطقه فشردگی حرکت صعودی خود را شروع میکند که این نشان از قدرت محدوده حمایتی در برابر فشار فروش است.
در الگوی DBD قیمت پس از ورود به منطقه انباشت یا همان بیس فشار فروش زیاد محدوده حمایتی را از کف میشکند و به حرکت نزولی خود ادامه میدهد. این امر میتواند فرصت مناسبی جهت ورود به معاملات فروش باشد چرا که روند نزولی از قدرت خوبی برخوردار است و حمایت مد نظر توانایی برگرداندن روند را ندارد.
از مزایا و معایب این الگو میتوان به موارد زیر اشاره داشت:
مزایا:
معایب:
الگوی DBR یک الگوی برگشتی در تحلیل تکنیکال است که تشکیل منطقه تقاضا و حرکت قیمت از دراپ به بیس و سپس رالی را نشان میدهد. شناسایی صحیح کندلها و تحلیل تایمفریمهای بالاتر برای صحت الگو ضروری است. معامله با الگوی دراپ بیس رالی شامل تعیین نقاط ورود پس از شکسته شدن Base، قرار دادن حد ضرر پشت محدوده فشردگی و هدفگذاری حد سود با ریوارد مناسب است. این الگو امکان پیشبینی حرکت بعدی قیمت و شناسایی مناطق تقاضا و عرضه را فراهم میکند. با این حال نیاز به دقت بالا امکان شکست در بازارهای پرنوسان و زمانبر بودن تحلیل چند تایمفریم از معایب آن است.
امتیاز خود به این مطلب را ثبت کنید
دیدگاه شما بعد از تایید در سایت نمایش داده خواهد شد
نظرات حاوی الفاظ رکیک، توهین، شماره تلفن و موبایل، آدرس ایمیل، عقاید سیاسی، نام بردن از مسئولین و امثالهم تایید نمیشود.
هنوز کسی نظری ثبت نکرده!