تاریخ به روز رسانی:
۱۴۰۴/۶/۳۱بازارهای مالی سرشار از جزئیات و رفتارهایی هستند که در ظاهر ساده به نظر میرسند اما پشت آنها منطق و استراتژی بازیگران بزرگ پنهان است. معاملهگران حرفهای همیشه به دنبال روش هایی هستند که بتوانند منبع اصلی حرکات قیمت را تشخیص دهند و همگام با جریانهای قدرتمند بازار حرکت کنند. در این میان، دو مفهوم اوردر بلاک و اوردر فلو در استراتژی های اسمارت مانی و ICT توجه اکثر معامله گران پرایس اکشن عرضه و تقاضا را جذب کرده است. این دو اصطلاح با وجود شباهتهای ظاهری، رویکردها و کاربردهای متفاوتی دارند. شناخت دقیق آنها برای هر معاملهگری که به دنبال درک عمیقتری از ساختار بازار است، ضروری به شمار میرود.
اوردر بلاک (Order Block) به ناحیهای از نمودار گفته میشود که بانکها، صندوقهای سرمایهگذاری و دیگر بازیگران نهادی بازار سفارشهای بزرگ خود را در آن قرار میدهند. از آنجا که حجم معاملات آنها بسیار زیاد است، نمیتوانند همه سفارشها را یکجا اجرا کنند؛ چرا که این کار باعث نوسانات شدید و افزایش هزینه ورود یا خروج خواهد شد. بنابراین سفارشها را بهتدریج در یک محدوده مشخص وارد میکنند و همین موضوع باعث شکلگیری «انبار سفارش» میشود. زمانی که این انبار تکمیل شد، قیمت مانند فنری آزاد میشود و حرکتی پرقدرت را در جهت سفارشهای آنها آغاز میکند.
اوردر بلاکها به صورت آخرین کندل صعودی پیش از یک ریزش شدید، یا آخرین کندل نزولی قبل از یک جهش صعودی پیدا میشوند. این نواحی بهعنوان محدودههای حمایت یا مقاومت بسیار مهم شناخته میشوند و در سبک اسمارت مانی به عنوان نقاط بهینه ورود یا خروج از معامله مطرح هستند.
برای آنکه یک اوردر بلاک معتبر تشخیص داده شود، لازم است شرایط زیر در آن رعایت شده باشد:
شناخت دقیق این نواحی به معاملهگر کمک میکند محل مناسبی برای ورود با ریسک کم و بازدهی مطلوب پیدا کند.
اوردر فلو (Order Flow) تصویری جامع از جریان واقعی سفارشها در بازار ارائه میدهد. این مفهوم به معاملهگر نشان میدهد که کدام سمت بازار (خریداران یا فروشندگان) دست بالا را دارند و چگونه فشار سفارشها در حال تغییر است. در واقع، اوردر فلو را میتوان نقشهای زنده از مبارزه بین عرضه و تقاضا دانست.
برای تحلیل درست اوردر فلو، ابتدا باید اجزای کلیدی آن را شناخت:
در چارچوب اسمارت مانی، اوردر فلو دنبالهای از کندلها یا کل یک حرکت سوئینگ در نظر گرفته میشود که به شکست ساختار بازار منجر شده است. برای مثال، وقتی سقف مهمی شکسته میشود، آخرین حرکت نزولی که به این شکست منتهی شده، اوردر فلو صعودی نام دارد. بالعکس، در شکست کفها، آخرین حرکت صعودی پیش از ریزش، اوردر فلو نزولی است. برای بررسی حرفهایتر اوردر فلو، روش هایی مانند Volume Profile، Footprint Chart و پلتفرمهای تخصصی مثل نینجاتریدر، Bookmap و Sierra Chart استفاده میشوند که امکان مشاهده عمق و جریان سفارشها را بهصورت لحظهای فراهم میکنند.
ترکیب این دو ابزار به معاملهگر اجازه میدهد ابتدا جهت کلی بازار را از طریق اوردر فلو تشخیص دهد و سپس با کمک اوردر بلاک نقطه ورود مناسب را انتخاب کند.
اوردر بلاک یک ناحیه استاتیک است که بهعنوان نقطه ورود یا خروج بهینه استفاده میشود، در اما اوردر فلو دیدگاهی وسیعتر ارائه میدهد و به ما کمک میکند منطق حرکات قیمت را درک کنیم. تفاوت این دو به بیان ساده، اوردر فلو «داستان حرکت قیمت» است و اوردر بلاک «آدرس دقیق ورود» در دل همان داستان. قیمت برای پوشش عدم تعادلها به سمت یک اوردر فلو بکر حرکت میکند و اوردر بلاک دقیقترین ناحیه درون آن جریان است که امکان ورود با کمترین ریسک را فراهم میکند.
بسیاری از معاملهگران تازهکار هنگام استفاده از این مفاهیم در سبک ict دچار اشتباه میشوند، از جمله:
یک معاملهگر حرفهای ابتدا با بررسی اوردر فلو، ساختار کلی و جهت اصلی بازار را شناسایی میکند. سپس در دل همان جریان به دنبال اوردر بلاک معتبر میگردد؛ ناحیهای که دارای ویژگیهایی مانند FVG و جمعآوری نقدینگی باشد. این روش به او کمک میکند با اطمینان بیشتری وارد معامله شود و نسبت ریسک به ریوارد مطلوبی به دست آورد. در نهایت، اگر اوردر فلو را به نقشهای از مسیر بازار تشبیه کنیم، اوردر بلاک همان نقطهای است که باید پای خود را در آن بگذاریم. درک و تسلط بر این دو ابزار، معاملهگر را قادر میسازد تا فراتر از الگوهای سطحی، به روانشناسی پنهان و ساختار واقعی بازار دست یابد و همسو با جریان پول هوشمند حرکت کند.
امتیاز خود به این مطلب را ثبت کنید
دیدگاه شما بعد از تایید در سایت نمایش داده خواهد شد
نظرات حاوی الفاظ رکیک، توهین، شماره تلفن و موبایل، آدرس ایمیل، عقاید سیاسی، نام بردن از مسئولین و امثالهم تایید نمیشود.
هنوز کسی نظری ثبت نکرده!