تاریخ به روز رسانی:
۱۴۰۴/۶/۱۸چنگال اندروز در تحلیل تکنیکال ابزاری است که با ترسیم خطوط میانی و موازی بر اساس نقاط کلیدی نمودار، محدوده‌های حمایت و مقاومت پویا و مسیر احتمالی حرکت قیمت را نشان می‌دهد. چنگال اندروز در تریدینگ ویو و متاتریدر در دسترس است و به معامله‌گران امکان می‌دهد تحلیل ساختارمند، تعیین نقاط ورود و خروج و برنامه‌ریزی دقیق معاملات را انجام دهند. در ادامه به آموزش چنگال اندروز، انواع چنگال، نحوه رسم، استراتژی‌های معاملاتی و نکات مهم استفاده از آن خواهیم پرداخت.
چنگال اندروز (Andrews’ Pitchfork) یک ابزار گرافیکی در تحلیل تکنیکال است که با استفاده از سه نقطه کلیدی یا پیوت بر روی نمودار قیمت رسم می‌شود. ساختار آن شبیه یک چنگال است و شامل یک خط میانی در مرکز و دو خط موازی دیگر در بالا و پایین آن می‌شود. این خطوط محدوده‌های حمایت و مقاومت پویا را مشخص می‌کنند و مسیر احتمالی حرکت قیمت را نشان می‌دهند. ایده اصلی پشت چنگال اندروز بر این مبنا است که قیمت‌ها تمایل دارند به سمت خط میانی بازگردند و در مسیر حرکت خود از خطوط موازی به عنوان نقاط توقف یا برگشت استفاده کنند. این ویژگی، معامله‌گران را قادر می‌سازد تا نقاط ورود و خروج مناسبی برای معاملات خود تعیین کنند و ساختار روند را بهتر درک کنند.
استفاده از چنگال اندروز امکان تحلیل دقیق حرکات قیمت در بازارهای مختلف را فراهم می‌کند. انتخاب سه پیوت مناسب، که شامل یک کف یا سقف مهم و دو نقطه بازگشتی دیگر است، اهمیت زیادی دارد؛ زیرا پیوت‌های اشتباه می‌توانند منجر به پیش‌بینی نادرست مسیر قیمت شوند. علاوه بر این، چنگال اندروز با ارائه خطوط میانی و موازی، معامله‌گر را قادر می‌سازد تا رفتار قیمت را در برابر این سطوح مشاهده کند و نقاط احتمالی بازگشت یا ادامه روند را شناسایی کند.
تاریخچه چنگال اندروز به دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ میلادی بازمی‌گردد، زمانی که دکتر آلن اندروز، فیزیکدان و تحلیل‌گر بازارهای مالی، این روش را توسعه داد. اندروز با مطالعه حرکت قیمت سهام، اوراق قرضه، ارزها و کالاها، تکنیکی را ارائه کرد که بر اساس سه نقطه کلیدی یا پیوت طراحی می‌شود و با رسم یک خط میانی و دو خط موازی، مسیر احتمالی حرکت قیمت را مشخص می‌کند. او این ابزار را به گونه‌ای ساخت که قیمت‌ها تمایل دارند به خط میانی بازگردند و خطوط موازی به عنوان محدوده‌های حمایت و مقاومت عمل کنند. تحقیقات و آموزش‌های اندروز در دوره‌های مختلف، این روش را به یکی از تکنیک‌های محبوب تحلیل تکنیکال تبدیل کرد.
ریشه‌های اولیه ایده چنگال اندروز به راجر وارد بابسون بازمی‌گردد، آمارشناس و معامله‌گر اوراق قرضه که تحت تاثیر قوانین نیوتن در حرکت و عکس‌العمل قرار داشت. بابسون با همکاری پروفسور جورج فیلور سوین، خطوط نرمالی را بر اساس داده‌های تاریخی بازار رسم می‌کرد که به پیش بینی حرکت بازار کمک می‌کرد. او آموزه‌های خود را در قالب تکنیک‌های عمل و عکس‌العمل به اندروز منتقل کرد و اندروز پس از آن، روش خط میانی خود را توسعه داد و در نهایت چنگال اندروز شکل گرفت. پس از مرگ اندروز در سال ۱۹۸۵، شاگردان او و تحلیل‌گران دیگر، این روش را بسط دادند و اصلاحاتی برای افزایش دقت آن ارائه کردند.
چنگال از سه بخش اصلی تشکیل شده است:
چنگال اندروز انواع مختلفی دارد که عبارتند از:
در ادامه انواع چنگال اندروز را بررسی خواهیم کرد:
چنگال استاندارد (Original Pitchfork) شامل خط میانی و دو خط موازی است که از سه پیوت رسم می‌شوند. این نوع ساده و قابل فهم بوده و برای معامله‌گران تازه‌کار و حرفه‌ای مناسب است. در پلتفرم‌هایی مانند متاتریدر ۴ و ۵، تریدینگ ویو و Optuma قابل استفاده است. چنگال استاندارد برای تحلیل روندهای واضح و شناسایی نقاط بازگشت قیمت بین خطوط بالا و پایین مناسب است.
چنگال شیف (Schiff Pitchfork) از چنگال استاندارد مشتق شده و تفاوت اصلی آن در شیب خط میانی است که بر اساس نصف فاصله افقی و عمودی بین دو پیوت اول ترسیم می‌شود. زاویه این چنگال نسبت به چنگال استاندارد مسطح‌تر است و برای اصلاحات قیمتی با شیب کم کاربرد دارد. این نوع چنگال اندروز در تریدینگ ویو و Optuma ارائه می‌شود و تحلیل روندهای آرام‌تر را ساده‌تر می‌کند.
در چنگال شیف اصلاح‌شده (Modified Schiff) مبدا چنگال در وسط فاصله عمودی و افقی دو پیوت اول قرار می‌گیرد تا انعطاف بیشتری در تحلیل ایجاد شود. این نوع چنگال اندروز در تریدینگ ویو قابل استفاده است و به ویژه برای روندهای ملایم و بازگشت‌های جزئی قیمت مناسب است. معامله‌گران می‌توانند نقاط ورود و حد سود را با دقت بیشتری تعیین کنند.
در چنگال داخلی (Inside Pitchfork) مبدا رسم بر اساس خطوط موازی تعیین می‌شود و نه خط میانی، که تمرکز تحلیل را روی حرکت داخلی قیمت قرار می‌دهد. این نوع چنگال اندروز در تریدینگ ویو و Optuma قابل استفاده است و برای تحلیل تغییرات کوتاه‌مدت قیمت و حرکت در محدوده کانال کاربرد دارد.
برای رسم چنگال اندروز در تریدینگ ویو ابتدا وارد حساب خود شوید و نمودار دارایی موردنظر را باز کنید، سپس از نوار بالا گزینه indicators انتخاب کنید و با استفاده از اندیکاتور zig zag نقاط پیوت پوینت را یافته و سپس نمودار چنگال را رسم کنید.
سه نقطه مهم روی نمودار شامل یک قله یا کف اصلی (نقطه میانی) و دو قله یا کف کناری را مشخص کنید تا چنگال به‌صورت خودکار رسم شود؛ خط میانی (Median Line) جهت روند را نشان می‌دهد و خطوط بالا و پایین به‌عنوان حمایت و مقاومت دینامیک عمل می‌کنند. در صورت نیاز می‌توانید نقاط را جابجا کنید تا چنگال دقیق‌تر با حرکت قیمت منطبق شود و از آن برای تعیین نقاط ورود و خروج و پیش‌بینی مسیر حرکت قیمت استفاده کنید.
در تریدینگ ویو این امکان وجود دارد که رنگ، ضخامت و ظاهر خطوط را شخصی‌سازی کرده و حتی خطوط هشدار و سطح ۵۰ درصد را نیز به ابزار اضافه کرد.
چنگال اندروز یک دید ساختاریافته از حرکت قیمت به تریدر می‌دهد و امکان تحلیل دقیق روند، نقاط ورود، خروج، حد سود و حد ضرر را فراهم می‌کند. این ابزار از سه خط اصلی تشکیل می‌شود که شامل خط میانی، خط بالایی و خط پایینی است. برای رسم آن، ابتدا سه پیوت کلیدی روی نمودار انتخاب می‌شوند، نقطه شروع (A)، پیوت بعدی (B) که می‌تواند سقف یا کف باشد، و پیوت سوم (C). پس از مشخص شدن این نقاط، خط میانی و دو خط موازی با آن رسم شده و چارچوب تحلیل شکل می‌گیرد.
قیمت تمایل دارد بین خطوط موازی حرکت کند و اغلب به خط میانی بازمی‌گردد. نزدیک شدن قیمت به خط پایینی چنگال، به ویژه همراه با شکل‌گیری الگوهای بازگشتی کندلی مانند چکش یا پوشای صعودی، فرصت خرید ایجاد می‌کند. همچنین، رسیدن قیمت به خط بالایی و شکل‌گیری الگوهای بازگشتی نزولی می‌تواند موقعیت فروش فراهم کند.
حد سود را می‌توان بر اساس موقعیت خطوط چنگال مشخص کرد. در یک روند صعودی، حد سود معمولا در نزدیکی خط بالایی و در روند نزولی در نزدیکی خط پایینی قرار می‌گیرد. اگر قیمت به خط میانی برسد، معامله‌گر می‌تواند بخشی از موقعیت را خارج کند یا از حرکت ادامه‌دار روند استفاده کند.
حد ضرر باید کمی خارج از محدوده خطوط چنگال قرار گیرد تا در صورت شکست ساختار قیمت، ضرر کنترل شود. برای مثال، در معامله خرید نزدیک خط پایینی، حد ضرر کمی پایین‌تر از خط پایینی یا پایین‌ترین کف اخیر تنظیم می‌شود.
استراتژی های محبوب چنگال اندروز در تحلیل تکنیکال عبارتند از:
در ادامه به بررسی بیشتر موارد ذکر شده خواهیم پرداخت:
در یک چنگال صعودی، خط پایینی به عنوان سطح حمایت عمل می‌کند. زمانی که قیمت به این خط نزدیک می‌شود، معامله‌گر می‌تواند برای ورود به خرید آماده شود. برای افزایش دقت، بهتر است منتظر شکل‌گیری الگوهای بازگشتی کندلی مانند چکش، پوشای صعودی یا هارامی صعودی باشد. این الگوها نشان می‌دهند که فشار فروش کاهش یافته و احتمال بازگشت قیمت به سمت خط میانی یا بالایی بیشتر است. حد ضرر معمولا کمی پایین‌تر از خط پایینی یا کف اخیر قرار می‌گیرد و حد سود اولیه نزدیک خط میانی و در صورت ادامه روند، نزدیک خط بالایی در نظر گرفته می‌شود.
این استراتژی بر اساس ورود در جهت شکست خطوط بالایی یا پایینی چنگال است. اگر قیمت خط بالایی یا پایینی را با کندل قوی و افزایش حجم معاملات بشکند، احتمال ادامه حرکت در همان جهت بالا می‌رود. معامله‌گر پس از تایید شکست می‌تواند وارد شود، حد سود به اندازه فاصله بین خط میانی و خط شکسته شده یا عرض کل چنگال تعیین می‌شود و حد ضرر در محدوده داخل چنگال یا نزدیک خط شکسته قرار می‌گیرد. این روش برای شناسایی روندهای قدرتمند یا تغییر جهت روند کاربرد دارد و استفاده از حجم معاملات و کندل‌های معتبر اهمیت زیادی دارد.
قیمت اغلب به خط میانی چنگال بازمی‌گردد؛ این خط مانند مرکز ثقل عمل می‌کند و بازگشت به آن می‌تواند فرصت‌های معامله‌ای ایجاد کند. اگر قیمت از خط بالایی یا پایینی فاصله گرفته و به سمت خط میانی حرکت کند، معامله‌گر می‌تواند برای ورود یا افزایش موقعیت آماده شود. حد سود در نزدیکی خط میانی و حد ضرر کمی خارج از خط خارجی چنگال قرار می‌گیرد. این استراتژی برای معامله‌گران علاقه‌مند به معاملات کوتاه‌مدت یا نیمه‌کوتاه مناسب است و با مشاهده واکنش قیمت به خط میانی می‌توان تصمیم‌گیری دقیق‌تری داشت.
این روش شامل ترکیب چنگال اندروز با سطوح اصلاحی فیبوناچی و اندیکاتورهای تشخیص واگرایی مانند RSI یا مکدی است. زمانی که قیمت به یکی از خطوط چنگال نزدیک می‌شود، معامله‌گر می‌تواند با بررسی سطوح اصلاحی فیبوناچی نقاط احتمالی بازگشت قیمت را شناسایی کند. واگرایی بین قیمت و اندیکاتورها نیز تاییدی برای ورود به معامله ارائه می‌دهد. با ترکیب این دو روش، می‌توان دقت نقاط ورود و خروج را افزایش داد و ریسک معاملات کاهش می‌یابد، زیرا معامله بر اساس چند فاکتور همزمان تصمیم‌گیری می‌شود.
پس از شکست خط بالایی یا پایینی چنگال اندروز، قیمت برای تایید روند، به سمت خط شکسته‌شده بازمی‌گردد. این بازگشت (پولبک) فرصت مناسبی برای ورود فراهم می‌کند، زیرا حرکت اصلی روند پس از تایید شکسته شده ادامه می‌یابد. حد سود می‌تواند بر اساس عرض چنگال یا خط میانی تعیین شود و حد ضرر کمی خارج از خط شکسته‌شده قرار می‌گیرد. استفاده از این استراتژی برای معامله‌گرانی که به دنبال ورود با ریسک کمتر و تایید روند هستند، بسیار مناسب است و با بررسی واکنش قیمت در پولبک، تصمیم‌گیری بهتری صورت می‌گیرد.
مزایا چنگال اندروز در تحلیل نکنیکال عبارتند از:
محدودیت‌ها چنگال اندروز در تحلیل تکنیکال عبارتند از:
چنگال اندروز در تحلیل تکنیکال ابزاری قدرتمند است که با رسم سه پیوت کلیدی و خطوط میانی و موازی، روند بازار و سطوح حمایت و مقاومت را نشان می‌دهد و معامله‌گران می‌توانند نقاط ورود، خروج، حد سود و حد ضرر را به دقت تعیین کنند. انواع مختلف چنگال، از جمله استاندارد، شیف، اصلاح‌شده و داخلی، انعطاف تحلیل را افزایش می‌دهند و می‌توانیدچنگال اندروز در تریدینگ ویو، متاتریدر و Optuma قابل استفاده هستند. با اجرای استراتژی‌هایی مانند ورود در برخورد با خط پایینی، معامله پس از شکست خطوط، بازگشت به خط میانی، ترکیب با فیبوناچی و واگرایی و پولبک به خطوط شکسته‌شده، معامله‌گران می‌توانند تصمیمات دقیق‌تری اتخاذ کنند.
امتیاز خود به این مطلب را ثبت کنید
دیدگاه شما بعد از تایید در سایت نمایش داده خواهد شد
نظرات حاوی الفاظ رکیک، توهین، شماره تلفن و موبایل، آدرس ایمیل، عقاید سیاسی، نام بردن از مسئولین و امثالهم تایید نمیشود.
هنوز کسی نظری ثبت نکرده!